7مسأله 26 اگر شخصى زاد و هزينهى سفر نداشته باشد ولى ديگرى مخارج حج او را بدهد مثل اين كه به او بگويد: حج به جا آور و نفقهى تو بر عهدهى من، در اين صورت حج بر او واجب مىشود و لازم است آن را قبول كند. اين حج را «حج بذلى» گويند. در حج بذلى رجوع به كفايت شرط نيست و لازم نيست عين مال را داده باشد بلكه پرداخت قيمت آن كافى است.
مسأله 27 حج بذلى از حَجّة الاسلام كفايت مىكند، و در صورتى كه بعداً خودش مستطيع شد لازم نيست حج به جا آورد.
مسأله 28 كسى كه از طرف مؤسسه يا شخصى دعوت به حج شده باشد، در صورتى كه در مقابل دعوت به حج متعهد به انجام كارى شود، عنوان حج بذلى بر او صدق نمىكند.
مسايل عمومى استطاعت مالى
مسأله 29 كسى كه مستطيع شده نمىتواند بعد از رسيدن زمانى كه بايد مال را براى رفتن به حج، صرف كند خود را از استطاعت خارج نمايد. بلكه احتياط واجب آن است كه قبل از آن زمان نيز خود را از استطاعت خارج نكند.
مسأله 30 در تحقق استطاعت مالى شرط نيست كه استطاعت در محل خودش حاصل شود بلكه حصول آن هر چند در ميقات باشد كافى است. بنا بر اين اگر هنگامى كه به ميقات رسيد مستطيع شود، حج بر او واجب مىشود و از حَجّة الاسلام كفايت مىكند.
مسأله 31 استطاعت مالى در كسى هم كه هنگام رسيدن به ميقات، متمكن از انجام حج شده، شرط است. بنا بر اين كسانى كه با رسيدن به ميقات، متمكن از حج مىشوند مانند خدمه كاروانها و غير آنها، اگر ساير شرايط استطاعت از قبيل مخارج عائله و ضروريات زندگى و چيزهايى كه در معيشتِ مناسب شأن خود به آنها نياز دارند و رجوع به كفايت را داشته باشند، حج بر آنان واجب است و از حَجّة الاسلام كفايت مىكند. در غير اين صورت حج آنان مستحبى خواهد بود و در صورتى كه بعداً مستطيع شوند واجب است حَجّة الاسلام را به جا آوردند.
مسأله 32 كسى كه در راه حج براى خدمت، در برابر اجرتى كه با آن مستطيع مىشود اجير شود، بعد از اجاره حج بر او واجب مىشود، ولى قبول اجاره واجب نيست.
مسأله 33 كسى كه استطاعت مالى ندارد، اگر براى نيابت از ديگرى اجير شود و سپس بعد از عقد اجاره به واسطهى مالى غير از مال الاجاره مستطيع شود، بايد در آن سال حجّ را براى خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او براى همين سال