57
شادى و خنده پيامبر(ص) از بخشيده شدن گناهكاران در قيامت
از ابوذر(عليها السلام) نقل شده كه گفت: پيامبرخدا(ص) فرمود: در قيامت شخصى را مىآورند و (به فرشتگان) گفته مىشود كه گناهان كوچك وى را بر او عرضه كنيد، فرشتگان چنين مىكنند، اما گناهان كبيره را از او پنهان مىدارند (او با ديدن گناهان خود) مىگويد: در چنين روزى چنين عملى را انجام دادم و به گناهان كوچك خود اعتراف مىكند، در حالى كه از گناهان بزرگش ترس دارد. (به فرشتگان) گفته مىشود به جاى هر سيّئه و بدى، حسنهاى به او بدهيد. او مىگويد: من گناهانى دارم كه اكنون آنها را نمىبينم!
ابوذر گويد: ديدم پيامبرخدا(ص) بهگونهاى خنديد كه دندانهاى كنارى او هم آشكار شد! 1
گريه پيامبر(ص) هنگام تلاوت قرآن
پيامبر(ص) هنگام شنيدن قرآن گريه مىكرد. 2 آن حضرت به ابن مسعود فرمود: قرآن را بر من قرائت كن. ابن مسعود گويد: شروع به خواندن سوره نساء كردم تا اينكه به آيه: (فَكَيْفَ إِذٰا جِئْنٰا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنٰا بِكَ عَلىٰ هٰؤُلاٰءِ شَهِيداً) 3رسيدم، ديدم اشك از چشمان پيامبر(ص) سرازير شد و فرمود: ديگر بس است.
ابوالفتوح رازى در تفسير خود اين روايت را نقل كرده و افزوده است: ابن مسعود گويد: چون به آيه ياد شده رسيدم، حضرت گريه كرد و فرمود: بار ديگر، از اول تلاوت كن. باز شروع كردم تا اينكه به آيه يادشده رسيدم، پيامبر(ص) بيشتر از بار اول گريه كرد و فرمود: بس است. 4
نقل كردهاند كه هرگاه آيه (وَ جِئْنٰا بِكَ عَلىٰ هٰؤُلاٰءِ شَهِيداً) را نزد پيامبر(ص) مىخواندند، اشكهاى حضرت جارى مىشد. 5