39ميسره را به جرير بن حصين سپرد و خود در قلب لشكر جاى گرفت. هرثمه به عدهاى از سواران خود دستور داد به سمت بيابان بروند. ابوالسرايا افرادى را به شماره آنها از لشكريان خود مأمور كرد در مقابل آنها بروند كه مبادا كمين كنند. ابوالسرايا به ناگاه حمله كرد و لشكريان او نيز حمله كردند. لشكريان هرثمه قدرى عقبنشينى كردند؛ آنگاه سر اسبان را برگرداندند؛ ابوالسرايا فرياد زد: «آنها را تعقيب نكنيد كه اين خدعه و نقشه است». لشكريان توقف كردند. ابوكتله (غلام ابوالسرايا) به تعقيب آنان رفت و پس از ساعتى بازگشت و به ابوالسرايا اطلاع داد كه آنها از فرات گذشتند. ابوالسرايا با لشكريانش به كوفه بازگشتند.
او روز دوشنبه، نهم ذىقعده با لشكريانش از شهر كوفه بيرون آمد؛ چون جاسوسانش خبر داده بودند كه هرثمه تصميم دارد در آن روز، به آنها حمله برد. ابوالسرايا، لشكريانش را در مقابل رصافه به صف كرد و خود به زير پل رفت. هنوز چندان دور نشده بود كه لشكريان هرثمه از راه رسيدند.
ابوالسرايا مانند شترى خشمگين باز گشت و چنان خشم كرده بود كه نزديك بود از زين، به روى مردم پرتاب شود و فرياد مىزد: «لشكرتان را مرتب كنيد و خود را آماده و صفوف