50الى ذلك. 1
همانا اهل بدعت دو دستهاند: بدعت صغرا؛ مانند غلو در تشيع يا تشيع بدون غلو و بدون تندى... . سپس بدعت كبرا است؛ مانند رفض كامل و غلو در تشيع و بدگويى به ابوبكر و عمر و دعوت مردم به اين كار.
ابن حجر عسقلانى (متوفاى 852 ه.ق) نيز نوشته است:
انَّ التشيع محبّة علي و تقديمه على الصحابه فمن قدّمه على ابيبكر و عمر فهو غالٍ في التشيع و يطلق عليه الرافضي و الّا فشيعىٌّ فان انضافَ الى ذلك السَبّ و التصريح بالبغض فغالٍ في الرّفض. 2
همانا تشيع، محبتداشتن على(ع)، به همراه مقدمكردن آن حضرت بر ديگر صحابه است. پس اگر كسى مقدم كند على(ع) را بر ابوبكر و عمر، «غالى در تشيع» ناميده مىشود و اطلاق «رافضى» بر او مىشود و اگر مقدم نكند آن حضرت را بر آن دو و تنها به محبت حضرت امير(ع) اكتفا كند، «شيعى» مىباشد و اگر محبت و تقديم را همراه با فحش و بغض بر ابوبكر و عمر داشته باشد، «غالى در رفض» ناميده مىشود.
چنانكه ملاحظه شد، ذهبى و ابن حجر، تشيع را به سه گروه تقسيم كردهاند:
يك - تشيع بدون غلو
صرف داشتن محبت حضرت على(ع) و مقدمدانستن ايشان بر ديگر صحابه، البته به غير از شيخين، تشيع صرف ناميده مىشود. 3