47خصوص بزرگان صدر اول كه نظرات آنها برگرفته از فرمايشات ائمه اطهار(عليهم السلام) است كه آبشخور اصلى فقه مىباشد، در فهم حكم مسئله، تأثير زيادى دارد. از اينرو پيش از آغاز بحث، كلمات صاحبنظرانِ در اين فن را بررسى مىكنيم:
الف) شيخ صدوق (م 381 ه .ق) در دو كتاب فقهى خود، تنها به تقسيم حج به تمتع، قران و افراد بسنده كرده و صورت حج افراد و قران را نياورده است. او مىنويسد: «بدان! حج سه قسم است: قِران، افراد و تمتع». 1
ب) شيخ مفيد (م 413 ه .ق) در «المقنعه»، اگرچه صورت حج قران و افراد را بيان كرده، ولى سخنى از وجوب عمره مفرده، پس از آن، به ميان نياورده است. او مىنويسد: «اعمال حج قران عبارت است از احرام از ميقات مخصوص به آن و همراه با احرام قربانى را كه مقدور است، همراه مىكند، سپس دو طواف بر پيرامون خانه و يك سعى ميان صفا و مروه بهجا مىآورد...». پس از اين مىفرمايد: «صورت اعمال حج افراد نيز چنين است». 2
ج) سيد مرتضى (م 436 ه .ق) در «جملالعلم و العمل»، همانند شيخ مفيد مشى مىكند و سخنى از وجوب عمره مفرده پس از حج قران يا افراد نمىآورد. او مىفرمايد: «حج قران به اين است كه از ميقات آن احرام ببندد و قربانى را همراه با احرام كند. سپس دو طواف بر خانه و يك سعى ميان صفا و مروه انجام دهد». 3
همچنين در كتاب «مسائل ناصريات» افزون بر اينكه به وجوب عمره مفرده، پس از حج قِران و افراد اشارهاى نكرده، استدلال مىكند كه در حج قِران و افراد، دو طواف و يك سعى بيشتر واجب نيست و كسانى كه افزون بر يك سعى را واجب مىدانند، بايد دليل بياورند. سيد مرتضى مىنويسد: «حج قران در نظر ما عبارت است از اينكه با احرام هدى همراه گردد و بر او دو طواف بر خانه و يك سعى ميان صفا و مروه واجب است فقط». 4
د) ابوصلاح حلبى (م 447 ه .ق) تصريح مىكند كه فرق ميان حج تمتع با حج قران