58دست نيازم را براى هرچه مىخواهم، تا آستان آسمانيش دراز كنم.
صبح روز دوازدهم، براى سومين بار همراه ازدحام جمعيت، راهى جمرات مىشويم. امروز احساس مىكنم دلم جلوتر از خودم پيش مىرود. قرار است بعد از رمى جمرات و خواندن نماز در مسجد خيف و پس از اذان ظهر، به سوى مكه حركت كنيم و سرزمين آرزوها را با همه بركاتش پشت سر بگذاريم. شايد شوق مقدس سالك، براى وصول به مطلوب است كه موجب تعجيل او مىشود؛ براى اينكه ايام سه روزه تشريق را به دو روز تقليل دهد، تا زودتر بازگردد و با وجودى نورانى، سر بر كعبه عشق بگذارد و اعمال حج تمتع را به جا آورد. پروردگارش نيز به او وعده داده كه عجلهاش را در تمام كردن ايام تشريق، به شوق مقدسش مىبخشد و هرگز بر او خرده نمىگيرد:
(وَ اذْكُرُوا اللّٰهَ فِي أَيّٰامٍ مَعْدُودٰاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاٰ إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلاٰ إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقىٰ وَ اتَّقُوا اللّٰهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ) (بقره: 203)
و خدا را در روزهاى معين ياد كنيد (روزهاى 11 و 12 و 13 ماه ذىحجه) و هركس شتاب كند [و ذكر خدا را] در دو روز انجام دهد، گناهى بر او نيست و هر كه تأخير كند [و سه روز انجام دهد نيز] گناهى بر او نيست؛ براى كسى كه تقوا پيشه كند و از خدا بپرهيزيد و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد.
ما نيز با اميد اين بخشايش، پس از رمى جمرات، ظهر روز دوازدهم همراه انبوه جمعيت، راه شهر مكه را در پيش مىگيريم. وقتى از زير