54پايم را نيز از من گرفته، در عوض راهى را در آسمان به رويم گشوده كه سير در آن، بيش از سير در زمين، دلم را روشن مىكند.
بىشك انسان در اجراى امر پروردگار به سير در ارض، با قلبى بينا و بصير براى دريافت عبرت و درك حقايق، اينجا در منا و مكه، تنها در جادههاى زمينى متوقف نمىماند؛
(أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهٰا أَوْ آذٰانٌ يَسْمَعُونَ بِهٰا...) (حج: 46)
آيا آنان در زمين سير نكردند تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند يا گوشهاى شنوايى كه با آن [نداى حق را] بشنوند؟
بلكه بىگمان جستوجوى حق، دلهاى بينا را به سرچشمه آن در آسمان مىكشاند و تا پاى كنگرههاى عرش و تا بروج آسمانى، آنجا كه از هر شيطان مطرودى حفظ مىشود، پيش مىبرد: (وَ حَفِظْنٰاهٰا مِنْ كُلِّ شَيْطٰانٍ رَجِيمٍ)؛ «و آن را از هر شيطان رانده شدهاى حفظ كرديم». (حجر: 17) و تو در اين سير آسمانى، درمىيابى كه چگونه شياطين به خود اجازه مىدهند حتى به محافل فرشتگان سرك بكشند و براى اخلال در امور جهان هستى تلاش كنند؛ اما از هر سو، هدف تيرهاى شهاب قرار مىگيرند: (إِلاّٰ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهٰابٌ مُبِينٌ) ؛ «مگر آن كس كه استراق سمع كند [و دزدانه گوش فرادهد] كه شهاب مبين، او را تعقيب مىكند [و مىراند]». (حجر: 18) راستى چه ساده انديشيم اگر فكر كنيم كه