27 اولوسهاى چهارگانه مغول كه در رقابت با يكديگر بودند، نام ايران را براى قلمروى خود برگزيدند تا هم صاحبمنصبان ايرانى را خشنود كنند و هم در سايه اين كار، بتوانند محدوده حكومت خود را نگه دارند. با اين حال، اما نام ايران از زمان دولت صفويه (907 - 1135ه .ق) به بعد همواره براى اين سرزمين استفاده شده است. 1
محدوده سرزمين ايران، در طول تاريخ، يكنواخت نبوده است. در عصر طولانى حكومت ساسانى، آنها مرزهاى ثابتى نداشتند و بسته به قدرت پادشاهان، قلمرو آنها وسعت مىيافت يا محدود مىشد؛ مثلاً در عهد شاهپور اول (243-273م.) كه از پادشاهان مشهور و قدرتمند ساسانى بود، بنا بر نقل كتيبه سهزبانه (آرامى، ميخى و يونانى) شاپور در فارس، متصرفات اين دولت عبارت بود از: پارس، خوزستان، آسورستان (عراق)، هديت (شمال بينالنهرين)، عربستان، ارمنستان، آذربايجان، گرجستان، اران (در قفقاز)، بلاشكان و پتيشخواركر (قسمت كوهستانى مازندران)، ماد (ناحيه جبال)، گرگان، مرو، هرات، ابرشهر، خراسان، كرمان، سيستان، طوادان (بلوجستان)، مكران، پرتنى، هند (دلتاى رود سند)، كوشان شهر تا پيشاور، تاشكند، سُغد، كاشغر و مزوره (ناحيه عمان). 2
همين مناطق، در دوره ديگر پادشاهان ساسانى، به طور كامل، در تصرف ساسانيان نبود. براى مثال، قسمتهايى از ماوراءالنهر را نمىتوان به طور دقيق جزء ايران يا خارج از آن دانست. همچنين شرق افغانستان در تمام عصر ساسانيان در محدوده قلمرو آنان نبود؛ هرچند نفوذ فرهنگى حكومت ايران را بر اين مناطق