26مقصود ما از مناسبات ايرانيان با حجاز، صرف روابط دولتهاى حاكم بر ايران نيست، بلكه روابط مردم دو سرزمين را نيز شامل مىشود.
2. ايران
بنا به نوشته برخى محققان، اختصاص يافتن نام ايران به اين كشور، ظاهراً در عصر ساسانى وضع نهايى خود را يافته است. كاربرد ايران در نسبنامههاى قديمىتر، كاربرد نام «اران» براى ناحيه شمالى رود ارس و ذكر نام «آريا» و «آران» در مورد درياچهاى كه سرزمين آريا در جوار آن قرار داشته، نشانه قدمت اين واژه است. همچنين ذكر «ايرونى» در كناره غربى كوهستان قفقاز، براى محل و قومى كه هنوز هم به زبانى از زبانهاى ايرانى سخن مىگويند، در كنار كاربرد نامهاى ايروان، اروند، ارونه و ارونق و وجود نام «آريان» در آثار يونانى، از پيشينه بلند اين نام در تاريخ حكايت مىكند. 1
نكته قابل توجه ديگر درباره ايران، آن است كه اين نام در قرون نخستين اسلامى، مرسوم نبود و هر قسمتى از ايران، به نامهاى محلى چون جبال، آذربايجان، خراسان و سيستان ياد مىشد. در تقسيمبندى كلى، آن را سرزمين «فُرس» و در تقسيمبندى جزئى، جبال (جَبَل)، خراسان و آذربيجان (آذربايجان) مىخواندند. 2
در دوران اسلامى و از حدود قرن چهارم و پنجم به بعد، شاعرانى چون فردوسى نام ايران را در آثارشان ثبت كردهاند. 3 با وجود اين، واژه ايران، در اسناد ادارى، تا زمان ايلخانان مغول (654 - 749 ه .ق) كاربردى نداشت و از اين دوره به بعد، به تدريج، در نامهنگارىهاى ادارى و رسمى به كار رفت. ايلخانان مغول در ايران به عنوان يكى از