192
ب) اختصاص مقامى به شيعيان در مسجد الحرام
نادر با گنجاندن اين بند در شرطهاى پذيرش سلطنت، تلاش كرد تا دولت عثمانى را كه بر حرمين سيادت داشت، وادار سازد تا در مسجدالحرام به شيعيان نيز مقامى همانند مقامهايى اختصاص يابد كه به پيروان مذاهب چهارگانه اهل سنت اختصاص يافته است تا هر يك براى خواندن نماز به روش خوداقدام كنند. 1
تلاش نادر اين باره به جايى نرسيد، زيرا دولت عثمانى به بهانه اينكه اختصاص اين مقامات به فرق اهل سنت در زمانهاى قديم صورت گرفته و در صورت موافقت با واكنش عمومى روبهرو خواهد شد، از پذيرفتن درخواست نادر سرباز زد.
بعد از اين جريان حكيم مخصوص نادر در سال 1154ه .ق همراه كاروانى از طريق بغداد رهسپار مكه مكرمه شد. 2 نادر با ارسال نامهاى از كابل براى سلطان عثمانى، از وى درخواست كرد تا راه زبيده كه دچار ويرانى شده و متروك مانده است، براى عبور حجاج ايرانى آماده و امنيت اين مسير از طرف عثمانى تأمين شود. همچنين در اين نامه يادآور شد كه به امام جماعت ايرانى بايد اجازه داده شود در مقام شافعى به نام نادر خطبه بخواند. 3
ناديده گرفته شدن توافقهاى عثمانى و ايران و بدرفتارى با حجاج ايرانى و اخراج اميرالحاج آنان، بهانهاى به دست نادر داد تا او در سال 1156ه.ق با لشكركشى به عراق، آنجا را از عثمانها باز پس گيرد. آنان حدود يك قرن پيش آنجا را از صفويه گرفته بودند.
نادر در پى فتح عراق، كنگرهاى در نجف اشرف، مركب از علماى مشهور شهرهاى مختلف ايران، ماوراءالنهر، علماى شاخص ساكن عراق در شهرهاى نجف،