91
مَضجع
«مَضجع» به معناى قبر و آرامگاه است. «ضجع» يعنى خوابيدن به پهلو، و چون مرده را در قبر به پهلوى راست و رو به قبله قرار مىدهند، به آن مرده، «ضجيع» و به قبر و مرقدش «مضجع» گفته مىشود كه جمع آن «مضاجع» است. وقتى دربارۀ كسى مىگويند: «نَوّر اللهُ مضجَعه» يعنى خداوند، قبرش را پر از نور كند و نور به قبرش ببارد. بر روى سنگ قبر بعضى از علما هم «مضجع شريف...» مىنويسند. در زيارت حضرت على (عليه السلام) كه آمده است: « السلام عليك و علي ضجيعَيك آدمَ و نوحٍ ... » اشاره است كه آن دو پيامبر در كنار قبر آن حضرت مدفونند و ضجيع به معناى مدفون و به خاك سپرده است.
مُعتَمِر
غير از حجّ واجب كه در اوقات خاصّى انجام مىشود و يك بار در طول عمر هر مسلمان مستطيعى واجب است، زيارت خانۀ خدا در مواقع ديگر و مُحرِم شدن و طواف و سعى و نماز، «عمره» نام دارد. معتمر به كسى گفته مىشود كه اعمال عمره را انجام مىدهد؛ چه در سفر حج واجب باشد (عمرۀ تمتّع) و چه اوقات ديگر؛ در مقابل «حاجّ» كه به حجگزار گفته مىشود.
«اعتمار»، انجام عمل عمره است. در روايات است: چهار نفر دعاىشان مستجاب است كه يكى از آنان عمرهگزار است تا زمانى كه از عمره بازگردد. 1