107
مرجعيت و رهبرى
پس از تأييد و اقرار به افضل و اعلم بودن شيخ انصارى توسط آيتالله سيد حسين كوه كمرى و شركت در درس او ، به تدريج شيخ مورد توجه طلاب و علما قرار گرفت و بيش از گذشته در حوزه علميه نجف شناخته شد. هنگامى كه آيتالله محمدحسن نجفى (صاحب جواهر) مرجع و زعيم حوزۀ نجف در آخرين روزهاى حياتش در بستر بيمارى آرميده بود، شاگردان و عالمان و بزرگان شيعه بر سر بالين وى گرد آمدند تا نظر آن عالم بزرگوار را دربارۀ رياست و مرجعيت پس از وى بشنوند. صاحب جواهر نگاهى به اطراف خويش كرد و چون شيخ انصارى را نديد، دستور داد تا وى را حاضر كنند. هنگامى كه به جستوجوى شيخ رفتند، وى را در حرم مطهر حضرت على (عليه السلام) يافتند؛ در حالى كه مشغول دعا براى سلامتى و شفاى صاحب جواهر بود. چون شيخ نزد صاحب جواهر حاضر شد، او دست شيخ را روى قلب خويش گذاشت و گفت: اكنون مرگ براى من گوارا شد. سپس رو به اطرافيان كرد و گفت: مرجع و رئيس حوزه پس از من، ايشان هستند و رو به شيخ نموده، گفت: «اى شيخ! در مسائل فقهى از احتياطهاى خود كم كن؛ زيرا اسلام شريعتى است كه احكام آن بر آسانى و سادگى بنيان نهاده شده است».
شاگردان صاحب جواهر و ديگر عالمان و اطرافيان حاضر در مجلس شيخ را به زعامت و مرجعيت پذيرفتند، امّا شيخ از پذيرش اين مسئوليت خوددارى كرد و در نامهاى براى سعيدالعلماى مازندرانى نوشت: «هنگامى كه من و شما در كربلا نزد شريف العلما تحصيل مىكرديم، شما از نظر درس