29چادرهاى خود را در آنجا مىافراشتند. وظيفۀ كاهن بزرگِ كعبه نيز افروختن آتش در آنجا بود. مهمانان اشراف و همپيمانان آنان اجازه داشتند كه در چادرها به ايشان ملحق شوند. ولى زائران ديگر مىبايست در دشت عرفات، بيرون حريم كعبه، اجتماع مىكردند. سپس همگان با اشاره خاصى، به جانب آتش مزدلفه مىشتافتند و مردم مكه نيز در آنجا مجلس جشن و مهمانى براى آنان فراهم مىكردند. سپس مراسم ادامه مىيافت تا به هر بت، سنگ يا بوته مقدسى هدايايى تقديم شود و در قربانگاهها مراسم قربانى انجام شود؛ غله، تخممرغ، حيوانات ذبح شده و حتى گاه يك انسان از جمله هدايا و قربانىهاى تقديم شده بود. هنگامىكه به كعبه نزديك مىشدند، واجب بود كه مردمان غير اهل مكه عريان شوند، و سپس كفزنان و سوتزنان به پرستشگاه وارد شوند. 1
حجگزارى مختص اعراب نبود، بلكه از ملل مختلف براى زيارت كعبه مىآمدند. تعبير از جايگاه كعبه به «مكه» كه به معناى «ازدحام و تراكم جمعيت» است، نشانگر محوريت جهانى آن است كه از هر سوى عالم به آن رجوع مىكردند. 2 ازدحام تا جايى بوده كه مردم در طواف مزاحم يكديگر مىشدند. 3 مكه را از آن جهت كه زمين را از زير آن گسترانيدهاند، امالقرى نيز ناميدهاند. 4
هندوان مىپنداشتند روح «سيفا» كه اقنوم سوم از تالوث بوذى است، هنگامى كه با همسر خود از شهرهاى حجاز ديدار مىكرد، در حجرالاسود حلول كرد. صابئان نيز كعبه را يكى از خانههاى هفتگانه معظم بهشمار مىآورند. 5 يهوديان نيز اين خانه را محترم مىشمردند و در آن، خدا را به دين ابراهيم(ع) مىپرستيدند. ايرانيان، كعبه را به احترام خانه خدا و حضرت ابراهيم(ع)، طواف مىكردند و معتقد بودند كه روان «هرمز»