32
ب. گذر از سرزمين كربلا
معروف چنين است كه حضرت عيسى بن مريم (عليه السلام) همراه حواريونش همواره در حال سير و سفر در بيابانها بود. پس روزى گذرشان به سرزمين كربلا افتاد؛ ديدند شيرى قوى هيكل در ميان راه نشسته است. حضرت عيسى (عليه السلام) نزديك شير آمد و گفت: چرا اينجا نشستهاى و مانع عبور ما گشتهاى؟ شير به زبان فصيح گفت: من راه را بر شما باز نمىكنم تا اين كه يزيد، قاتل حسين (عليه السلام) را لعن كنيد. عيسى گفت حسين كيست؟ گفت: او سبط محمد، پيامبر اُمّى و فرزند على وصىّ است. عيسى گفت: قاتل او كيست؟ پاسخ داد: قاتل او لعنت شده حيوانات وحشى و پرندگان و همه درندگان است.
حضرت عيسى (عليه السلام) دستهاى خود را به آسمان بالا برد و يزيد را لعن كرد و حواريون بر دعاى حضرت عيسى آمين گفتند و شير از سر راهشان كنار رفت و آنان به راهشان ادامه دادند. 1
ج. گريه حضرت عيسى (عليه السلام) در سرزمين كربلا
اميرمؤمنان (عليه السلام) در سفرى كه به صفين داشتند، وقتى در سرزمين نينوا فرود آمدند، در گفتوگوى مفصلى با ابنعباس، با صداى بلند به او فرمودند: اى ابنعباس! آيا اين مكان را مىشناسى؟ ابنعباس عرض كرد: خير، نمىشناسم، اى اميرمؤمنان. امام فرمودند: «آرى، اگر اين مكان را آنگونه كه من مىشناسم، مىشناختى، از آن نمىگذشتى، مگر آنكه مانند من گريه مىكردى. . . اينجا سرزمين كربلاست كه حسين و هفده نفر از فرزندانم و فرزندان فاطمه (عليها السلام) در آن كشته خواهند شد» .
سپس فرمود: «اى ابنعباس! . . . در آن روزى كه عيسى همراه با حواريونش از اين سرزمين مىگذشتند، ديد كه آهوان در اين مكان جمع شده، گريه مىكنند. عيسى و همراهانش نيز نشستند و گريستند؛ در حالى كه حواريون علت نشستن و گريه عيسى را نمىدانستند. پس به عيسى (عليه السلام) عرض كردند: اى روح خدا و اى كلمه او! چه چيز در اينجا تو را به گريه درآورده است؟ عيسى پاسخ داد: آيا مىدانيد اين سرزمين كجاست؟ گفتند: نه. فرمود: اينجا سرزمينى است كه فرزند رسول الله احمد (صلى الله عليه و آله) و فرزند طاهره بتول، شبيه مادرم (مريم) كشته خواهد شد، و در ا ين سرزمين طينت پاكى به خاك سپرده مىشود كه خوشبوتر از مشك است؛ چراكه آن جسد پاك فرزندى است كه شهيد شده است» . 2