154بصره رفت و از آنجا شيعيان منطقه عراق از جمله اهالى كرخ را با نامه به سوى خويش فراخواند. مأمورين هارون به جستوجوى محل اختفايش پرداختند، ولى موفق نشدند؛ پس «حاضر» دبير و ملازم احمد را دستگير كردند و به بغداد بردند. هنگامى كه آنان به بغداد رسيدند، از جانب كرخ وارد اين شهر شدند. حاضر تا به اين محل رسيد، خطاب به اهل كرخ فرياد برآورد: «اى مردم! من حاضر، دوست و ياور احمد، نواده زيد علوى هستم كه اكنون مأموران هارون دستگيرم كردهاند.» او مىخواست پيام احمد بن عيسى را به آگاهى مردم كرخ برساند، ولى مأموران سخنانش را ناتمام گذاشتند و وى را نزد هارون بردند. خليفه از او درباره احمد سؤال كرد؛ گفت: «من در اين سنين سالخوردگى به خود اجازه نمىدهم محل استقرار احمد را فاش كنم تا او كشته شود» . پس هارون دستور داد او را چنان زدند كه زير ضربات مأموران به شهادت رسيد و در بغداد به دار آويخته شد. 1
اينها نشانهها و نمونههايى است كه گرايشهاى اعتقادى اهل كرخ را در قلمرو تشيع نشان مىدهد؛ به علاوه كرخ در بيرون دروازه كوفۀ بغداد ساخته شده و بر سر كاروانهايى بود كه از بغداد به كوفه و از آنجا به سوى حجاز رهسپار مىشدند و فاصله كوفه تا كرخ اندك بود و كوفه مركز نشر و شكوفايى و رشد تشيع در جهان اسلام آن عصر به شمار مىرفت و تشيع از آنجا به نقاط ديگر سرايت مىيافت و طبيعى است كه مبلغّان فرهنگ اهلبيت هنگام هجرت از كوفه به بغداد، در كرخ ساكن مىشدهاند و از اين موضع به نشر مذهب تشيع اقدام مىكردهاند. برخى از قيام كنندگان در كوفه، هنگامى كه دچار تنگناهايى مىشدند، به كرخ پناه مىآوردند يا در اين منطقه دعوت خود را آشكار مىكردند تا افرادى را همراه خود كنند. 2ابنجوزى ذيل حوادث سال 331 هجرى از كثرت شيعيان در كرخ بغداد ياد مىكند؛ سالى كه مقارن با حكمرانى المقتدر بالله عباسى بوده و وزراى شيعى «آل فرات» در دستگاه عباسى نفوذ يافته بودند. 3ضعف حكومت بنىعباس، اقتدار آلفرات و نفوذ دانشمندان نوبختى در دستگاه دولت عباسى و نيز حضور نواب اربعه امام عصر (عج) در بخش غربى بغداد كه كرخ را در بر مىگيرد، عواملى بود كه هر روزه بر تعداد، صلابت و قدرت شيعيان كرخ مىافزود. با قدرت گرفتن آلبويه در ايران كه حاكمانى شيعى بودند و سپس ورود آنان به بغداد، اهل كرخ عرصههاى علمى، فرهنگى و سياسى حضورى پررنگ و مؤثر دارند. 4