34 زمان و مكان هم در استجابت دعا و استمداد از نفوس مفارقه مزور، تأثير بسزايى دارد؛ چراكه آن جمعيت خاطرى كه براى شخص زائر در مكان شريف حاصل مىگردد، در غير آن، حاصل نمىشود. 1
فخر رازى نيز درباره امكان ارتباط روحى ميان زيارتشونده و زائر و تأثيرپذيرى آن دو از يكديگر مىنويسد:
نفوسى كه از بدنها جدا شدند، از بعضى جهات، از اين نفوسى كه هنوز از بدنها جدا نشدند، قوىترند؛ چنانچه از آن سو اين نفوسى كه هنوز از بدنها جدا نشدند، از بعضى جهات بر نفوس مفارقه و جدا شده از ابدان، قوىتر بوده و برترى دارند.
اما نفوس مفارقه و ارواح جدا شده از بدنها، قوىتر از نفوس غير مفارقه و جدا نشده از بدنها هستند؛ چرا كه آنگاه كه اين نفوس از [حجاب] بدن رها شدند، پرده و پوشش از برابر ديدگان آنها كنار رفته، جهان غيب و اسرار عالم آخرت را مشاهده كردند. در نتيجه، حقيقتهاى بسيارى را به چشم ديدند؛ حقيقتهايى كه پيش از آن و در زمان زندگى مادىشان، تنها از راه برهان مىتوانستند بدان دست يابند، و بدينگونه اين نفوس، در اثر از ميان رفتن پرده و زنگار بدن، به نوعى از كمال دست يافتند. و اما از آنسو، نفوس غير مفارقه و ارواحى كه همچنان متعلّق به بدن است، قوىتر از نفوس مفارقه است؛ چرا كه براى چنين نفوسى همچنان امكان رشد و تعالى و اسباب پيشرفت باقى است و مىتوانند هر روز به دانشى تازه و انديشهاى نو دست يابند. از اين رهگذر هنگامى كه زائر به كنار تربت مزور مىرود، ميان روح اين زائر و روح اين ميت، ارتباط معنوى رخ مىدهد و بر اثر اين ارتباط و ملاقات روحى، اين دو نفس [براى يكديگر] همانند دو آينه صيقلىيافتهاى كه روبهروى هم قرار