31 عتبة بنربيعه! و ابنشيبة بنربيعه! و اى امية بنخلف و اى ابوجهل بنهشام!» بدينگونه همه آنها را كه در چاه بودند نام برد و برشمرد و آنگاه افزود: «شما بد خويشانى براى پيامبر خود بوديد. مردم مرا راستگو دانستند و شما دروغگو. مردم مرا پناه دادند و شما مرا بيرون كرديد. مردم مرا يارى كردند و شما به جنگ من برخاستيد». سپس فرمود: «آيا آنچه را پروردگار به شما وعده داده بود، حق يافتيد؟ من آنچه را پروردگارم به من وعده داده بود، حق يافتم».
كسانى از صحابه گفتند: «اى رسول خدا! آيا با اجساد مردگان سخن مىگويى»؟! فرمود: «آنها از شما شنواترند؛ ليكن نمىتوانند پاسخ بدهند. آنچه را گفتم، شنيدند و دانستند كه وعده پروردگارشان حق است».
«حسان بن ثابت» در قصيدهاى كه درباره غزوه بدر گفته است، چنين مىگويد:
يُنَادِيهِمْ رَسُولُ الله لَمَّا
هنگامى كه آنان را دستهجمعى در چاه ريختيم، پيامبر به آنان گفت: «آيا كلام مرا حق نيافتيد؟! و فرمان خدا قلبها و دلها را مىگيرد». ولى آنان سخن نگفتند. اگر قدرت سخن داشتند، چنين پاسخ مىدادند: «راست گفتى و نظر تو درست بود». «تقىالدين سُبكى» مىنويسد:
اجماع اهلسنت بر اين قائم است كه اهل قبور، از حيات برخوردارند و در قبور، حيات حاكم است. امام الحرمين در «شامل» خود مىنويسد: «همه