46 پس از رحلت ايشان، درست است.
زمانى كه مىگوييم «استغثت الله» يا «أستغيث بالله» نيز به معناى درخواست كمك از خداوند تبارك و تعالى است. در اين حالت، خداوند، مستغاث (كسى كه از او درخواست كمك شده) است. بنابراين، كمك خداوند از باب خَلق و ايجاد است. با اينكه هرگاه پيامبر(ص) مستغاث باشد، كمك از سوى پيامبر از باب «تسبّب و كَسب» خواهد بود. در اين معنا نيز فرقى نمىكند كه خود فعل متعدى باشد يا از فعل لازم استفاده شود و يا با حرف جرّ متعدى گردد.
نوع ديگر استغاثه به پيامبر(ص)
گاهى استغاثه به آن حضرت به شكلى ديگر انجام مىشود؛ مانند اينكه گفته شود: «استغثت الله بالنبي(ص)» 1يا «سألت الله بالنبي(ص)» . 2 اين نوع درخواست، همان نوع اول توسل است. چنين توسلى، قبل و بعد از تولد آن حضرت، كارى درست است. گاهى در اين جمله، مفعولبه، حذف، و گفته مىشود: « استغثت بالنبي ». 3 در اين صورت لفظ استغاثه داراى دو معنا خواهد بود: يا پيامبر(ص)، مستغاث باشد يا آنكه مستغاثبه (كسى كه بهواسطه او درخواست كمك مىشود) باشد. طبق معناى دوم حرف باء به معناى «استعانت» است. بنابراين جواز اطلاق استغاثه و توسل نيز ثابت شد. در اين سخن هيچگونه ترديدى نيست؛ زيرا استغاثه در لغت