60به صبر كرده و او را از جواب محمد بن عبدالملك آگاه مىسازم. صبح فردا هنگامى كه روانه زندان شدم، ناگاه ديدم در زندان غوغايى برپاست و زندانبان و نگهبانها مضطرب و نگران هستند. علت را جويا شدم؛ گفتند: آن زندانى كه از شام آورده بودند، ديشب به تنهايى از زندان فرار كرده و غل و زنجيرى كه به دست و پاى او بوده در زندان باقى مانده و نگهبانان با اضطراب و نگرانى مىگفتند هيچ اثرى از وى نيست و نمىدانيم آيا به آسمان عروج كرده يا در زمين فرو رفته است؟ ! ابوخالد مىگويد: با خود گفتم: اين نتيجه تمسخر و سبك شمردن محمد بن عبدالملك نسبت به اين زندانى است. 1
5. خبر امام از زمان وفات خويش
5. خبر امام از زمان وفات خويش
زمانى كه مأمون مرد، امام فرمودند: «فرج ما بعد از گذشتن سى ماه خواهد بود.» چون از مرگ مأمون سى ماه گذشت، امام نيز وفات كردند. 2
6. سفرت را به تأخير بيانداز
6. سفرت را به تأخير بيانداز
شخصى چنين روايت كرده كه روزى با يكى از دوستان قصد سفر داشتيم. پيش از سفر براى وداع خدمت امام رسيديم. امام به ما فرمودند: سفر را تا فردا به تأخير بياندازيد. چون از خدمت امام بيرون آمديم، همسفرم گفت: من امروز راهى سفر مىشوم؛ چون بار و اسباب من رفته و منتظر من هستند. راوى مىگويد: او رفت و من ماندم كه ناگاه خبر رسيد شبهنگام در آن منطقهاى كه همسفرم به آنجا رفته بود، سيل آمده و به سبب آن از دنيا رفته است. 3
گلواژههاى اخلاق
گلواژههاى اخلاق
سخنان گهربار امام به گونهايست كه بزرگان اهل سنت را به نقل آنها واداشته؛ چنانكه ميرخواند شافعى اين سخنان را «از انفاس نفيسه امام جواد (ع)» دانسته و به نقل كلمات امام مىپردازد. 4
1. شمسالدين بن خلكان شافعى مىگويد:
آن حضرت از پدران خود تا به على بن ابىطالب رضى الله عنه به صورت مسند روايت نقل مىكرد. . . از ايشان حكايت و اخبار بسيارى نقل شده است. 5
2. عبدالله بن اسعد يافعى شافعى نيز همين سخن را گفته است. 6