218فرهادميرزا در برخى مناطق كه توقفى دارد، از برخى رفتارهاى مذموم و اوضاع فرهنگى ناپسند انتقاد دارد:
لباس زنهاى مصر آنچه از اركان و اعيان است، فرنگى است. از حسنپاشا پرسيدم اين زنهاى فرنگى با اين شمايل از كدام طايفه است و همسر كدام كنسولاند؟ با خجالت جواب داد: آنها دخترهاى علىپاشا پسر شريفپاشا هستند. خيلى ملامت كردم كه با اسلام اين حركات منافات دارد. گفت: ولايت ما آزادى است. در ميان كوچه هيچ تمييزى ميان مسلمان، يهودى، ارمنى و فرنگى نيست. همگى رخت نظام، كلاه گيس بر سر دارند. در اين خصوص به حسنپاشا ايراد گرفتم؛ باز گفت: آزادى است. . . كاغذ ميرزايعقوب خان را ديدم، نوشته بود: امروز بهترين سرمشق مملكتدارى و رعيت پرورى در مصر امتزاج يافته. انشاءالله سرمشق عموم ممالك اسلام خواهد شد. خيلى تعجب كردم؛ زيرا اگر كسى از حال آن مساكين خبر داشته باشد، مىداند كه خار مىخورند و بار مىكشند و هر چه دارند، تسليم دولت مىكنند. وانگهى در مصر كجا اساس اسلام باقى مانده است؟ ! زنها بىحجاب و نقاب حركت مىكنند و علانيه (آشكارا) در كوچه و بازار مسكرات (مشروبات الكلى) مىفروشند و مىخورند. اسلام با غير اسلام هيچ تفاوت ندارد. در ايران اگر يك نفر مست راه برود، علماى اعلام واشريعتا مىگويند. فى الحقيقه اگر اسلام باقى باشد، باز ايران است كه هنوز اركان دين و بنيان آيين اسلام در آن منهدم نشده است. 1
ظاهرا تا پيش از روى كار آمدن شريف عبدالله، حاكم حرمين شريفين، اهالى مكه معظمه در روز عاشورا به بهانه اينكه كشتى نوح از توفان رهايى يافته و آرام گرفته، به شادى و پايكوبى مىپرداختهاند و فرهادميرزا وقتى درمىيابد شريف اين رسم را برانداخته، آسوده خاطر گرديد و نوشت:
از محاسن شريف آن است كه سابقاً در روز عاشورا اهل مكه عيش و عشرت داشته، ساز و طنبور مىزدهاند كه كشتى نوح در كوه جودى قرار گرفته. اين شريف موقوف كرده. راستى چرا بايد براى كشتى نوح شادمانى كرد و نبايد براى پسر فاطمه كه در چنين روزى به شهادت رسيده، محزون و ملول شد. آن يكى غير معلوم است و اين يكى محقق است كه سبط رسول الله در اين روز شهيد شده و حضرت رسول (ص) بر ما ملامت دارد. چه روى داده كه متابعت