182درنمىنيافتند كه از چه طريق وجوه را دريافت مىكنند. 1بسيارى پس از درگذشت آقا سيد اسماعيل فهميده بودند كه بعضى از وجوه و خدماتى كه دريافت مىكردند، از ناحيه ايشان بوده است. ايشان خود، وجوه را نگاه نمىداشت؛ بلكه آنها را به بعضى اخيار و تجار مورد اعتماد مىسپرد تا بر اساس مقرر ميان اهل آن تقسيم كنند. 2يكى از افرادى كه به واسطه او برخى وجوه فرستاده مىشد، آيتالله سيد عبدالحسين شرفالدين بود. از ايشان نقل شده است كه روزى فردى به شدت به آقاى سيد اسماعيل صدر اعتراض مىكند. به ناچار به وى مىگويد كه اين پولى كه به تو دادم، از سوى آقاى صدر است. بعد كه آقاى صدر از جريان آگاه شدند، بسيار ناراحت مىشوند و مىگويند قرار نبود كسى مطلب را بفهمد؛ چرا آن را اظهار كرديد؟ ! 3
از مرحوم آيتالله العظمى شيخ عبدالكريم حائرى نقل شده است كه آقا سيد اسماعيل به رغم جايگاه والاى علمى و دينى كه داشت، گاهى در سفرهاى خود به نجف، عبا بر سر مىكشيد و به طور ناشناس در درس آخوند خراسانى حاضر مىشد، تا طلبههاى فاضل را شناسايى و اسباب انتقال مخفيانه سهم امام به آنها را فراهم كند. در همان حال به مقلدينش به طور عام اجازه داده بود تا خود، وجوه و حتى سهم امام را ميان نيازمندان شهر تقسيم كنند، بىآنكه ملزم به مراجعه به وى باشند. 4
انديشه سياسى
انديشه سياسى
آقا سيد اسماعيل صدر اگرچه در سراسر زندگى، از رياست، زعامت و لوازم آن گريز داشت و اگرچه در اغلب تحولات سياسى مهم جامعه، از جمله نهضت مشروطيت تعمداً مداخله نكرد، اما در حفظ كيان اسلام و مرزهاى عالم تشيع در برابر خطر استعمار بسيار غيرتمند بود و به هنگام ضرورت، از مداخله در امر سياست باكى نداشت. صدر يكى از مؤثرترين اسباب مقابله با نفوذ استعمار را كاهش وابستگى صنعتى و اقتصادى به آنها از راه گسترش صنايع و بازرگانى ملى و در يك كلام خودكفايى مسلمانها مىدانست. به همين دليل تأسيس «شركت اسلاميه» توسط برخى بازرگانان خوشفكر اصفهان در شانزدهم شوال 1316 مورد تأييد و تشويق فراوان وى قرار گرفت؛ چنانكه پس از رسيدن اولين محموله منسوجات آن شركت به نجف، شخصاً به اتفاق آخوند خراسانى در مجلس جشنى به همين مناسبت