13پس از مدتى هارون باخبر شد كه فضل رفتارى نرم و با مدارا نسبت به امام دارد.
نامه اى به وى نوشت و دستور داد تا آن حضرت را به قتل برساند. 1فضل از اين دستور سر باز زد. هارون نيز
خشمگين شد و به او پرخاش كرد. سرانجام آن حضرت را از او تحويل گرفتند و به «سندى بن شاهك» تحويل دادند .
در زندان سندى بن شاهك
در زندان سندى بن شاهك
سندى بن شاهك، مردى مسيحى (يا به روايتى يهودىِ) مسلمان شده و رئيس پليس هارون بود. مردى بود وقيح، گستاخ، خشن و قسّى القلب كه پيوسته در كارهاى تجسس و سركوب و قلع و قمع مخالفان، او را به كار مىگرفتند. امام مدّت چهار سال در زندان او بود كه به شهادتش انجاميد. زندانبان امام در اين مدت «مسيّب» بود كه از كارگزاران حكومت بنىعباس به شمار مىرفت و سمتهاى نظامى و امنيّتى داشت. وى ابتدا به امام گرايش داشت و در مقطع پايانى عمر حضرت نيز به امام اظهار علاقه مىكرد و گرايش به علويان داشت. امام نيز گاه سخنان و پيامهايى با او در ميان مىگذاشت.
زندان سندى بن شاهك را به دليل مسئوليت مسيّب در اداره آن، «زندان مسيّب» نيز مىناميدند و محل آن نزديك باب الكوفه بغداد بود. دوران اين حبس بر امام بسيار سخت گذشت. در صلواتى كه هنگام زيارت امام خوانده مى شود، (المعذّب فى قعر السّجون و ظلم المطامير) به فشارها و شكنجههاى جسمى و روحى امام در اين زندان اشاره شده است. شهادت مظلومانه امام نيز در همين زندان روى داد كه با خرماى زهرآلود بود.