109اخلاق و سلوك اخلاقى - كه با نگاه و نگرش عرفانى همگرايى بلكه همبستگى دارد - به كار گرفت و از مدل عرفانى بهره جست و در عين حال با بينش قرآنى - روايى مباحث را تبيين كرده و تعميق بخشيد.
خواجه با نگارش «اخلاق ناصرى» روش عقلى در اخلاق و با نگارش «اوصاف الاشراف» روش عرفانى را شيوع داده و اخلاق را وارد يك مرحله جديدتر و كاملتر قرار داد و در حقيقت، خواجه نقش مهمى در تحول اخلاق، از اخلاق نقلى به اخلاق عقلى و آنگاه اخلاق عرفانى داشته است. از سوى ديگر شعاع انديشه شيعى و آفاق تفكر اماميه را در هر دو كتابش مىبينيم كه خود فراست و درايت علمى و معرفتى خواجه و همچنين درك و دغدغه معرفت شيعى او را نشان مى دهد.
البته بايد دانست كه اخلاق قرآنى - عترتى» يا اخلاق مبتنى بر اسلام ناب، اخلاقى فراگير، عشقآفرين، مقدس، پويا و كارآمد است و همۀ مزاياى اخلاق عقلى و عرفانى، اخلاقى فلسفى و فلسفة اخلاقى، اخلاق عرفانى و عرفانِ اخلاقى، اخلاق علمى و علمِ اخلاقى را داراست.
تجربۀ علمى و عملى اين حقيقت را ثابت كرد كه روش انبيا، كارآمدتر از روشِ فلاسفه و حكيمان و عارفان بوده است. حقيقت اين است كه سيرۀ اخلاقى و عملى پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومان (عليهما السلام) در همۀ عرصههاى فردى، خانوادگى و اجتماعى، سرچشمههاى ناب و سازندۀ اخلاق و تربيت اخلاقى جامعۀ انسانى است و اگر به درستى در متن آموزهها و گزارههاى «اخلاقِ وحيانى» تأمل شود، مفاهيم، اصول و اقسام اخلاق نيز تحليل برهانى و تبيين عرفانى شده است.