17 شهودى) و نيز روش تفسير به رأى كه ممنوع و حرام است؛ 1 همانطور كه گرايشهاى اجتماعى، فقهى، كلامى، فلسفى، ادبى و... در تفسير به وجود آمده است. 2
اين روشها گاهى بهصورت تفسير ترتيبى (از ابتداى هر سوره تا پايان آن) و گاهى بهصورت تفسير موضوعى به انجام رسيده است. البته توضيح تاريخ تفسير و بيان روشها و گرايشها از اهداف و حوصله اين نوشتار خارج است. تنها در اين قسمت به بيان چند نكته بسنده مىكنيم:
نكتهها
1. تفسير قرآن، دانش شريف و مهمى است. همانطور كه قرآن ثقل اكبر است، دانش تفسير و علوم قرآن نيز با عظمت است و امروزه بهصورت يك رشته مستقل در علوم اسلامى پىگيرى مىشود. البته در دانشهاى ديگر، همچون فقه و كلام اسلامى نيز از دانش تفسير استفاده مىشود.
2. هدف قرآن، تربيت و هدايت انسان به سوى خداست. ازاينرو لازم است قرآنپژوه به اين هدف اساسى توجه داشته باشد و بكوشد دردهاى اجتماعى، اخلاقى و عقيدتى خود را با قرآن درمان، و زندگى خود را بر مبناى آيات آن سازگار كند.
3. دانش تفسير، مراتب و درجات متعددى دارد و براى فهم و تفسير كامل هر آيه يا موضوع قرآنى، لازم است از تمام روشها و گرايشهاى