19توانايى خاصى براى شخص يا اشخاصى در نظر گرفته مىشود و به مقتضاى اين توانايى، دارنده حق مىتواند تصرفاتى را انجام دهد يا از امورى بهرهمند گردد و مالى يا كارى را از كسى درخواست كند. 1
به عبارت ديگر، حق يعنى قرار گرفتن زمام امر يك چيز در دست كسى كه اعتبار به نفع او انجام شده است و داشتن نوعى توانايى و قدرت. اگر اين رابطه اعتبارى، تام باشد، بهگونهاى كه دارنده، توانايى هرگونه تصرفى را در مال داشته باشد، «ملك» ناميده مىشود و اگر اين رابطه، ضعيف و توانايى محدود باشد، «حق» نام دارد.
حق و تكليف
حق و تكليف، دو مفهوم متقابل و دو روى يك سكهاند؛ يعنى وقتى كسى حق دارد كه در ملك خودش هرگونه تصرفى كند، ديگران تكليف دارند كه در ملك او هيچ تصرفى نكنند؛ به عبارت ديگر هرجا حقى قرار داده مىشود، به يقين تكليفى نيز قرار داده شده است و بالعكس.
نكته درخور توجه اين است كه حق، اختيارى و تكليف، الزامى است؛ يعنى كسى كه در موردى حقى دارد، مىتواند از آن استفاده بكند يا نكند. ولى ديگران، تكليف دارند كه حق وى را محترم بشمارند و از اين تكليف، گريزى ندارند. 2 نكته ديگر درباره رابطه حق و تكليف اين است كه منظور در اينجا، حق و تكليف در مسائل اجتماعى است؛ يعنى