20حق و تكليفى كه در رفتارهاى اجتماعى افراد و ارتباطات متقابل آنها مصداق مىيابند، رابطه متقابل دارند و اعتبار هريك، مستلزم اعتبار ديگرى است؛ وگرنه تكليف به اصطلاح فقهى، خيلى گستردهتر است و شامل وظايف آدمى در برابر خدا هم مىشود و پيداست كه تكليف بنده در مقابل خدا، مستلزم هيچ حقى براى بنده نيست.
رابطه حقالله و حقالناس
همانطور كه خداوند حق خويش را بر ما واجب كرده و در مقابل نعمتهاى بىشمارى كه ارزانى داشته، فرمانبرى و بندگى خود را لازم كرده است، ما را به اداى حقوق ديگر همنوعان نيز موظف دانسته و رعايت آنها را بر ما واجب كرده است؛ به عبارت ديگر، انسانى كه بندگى خداوند و بهجاى آوردن وظايف و تكاليف الهى را بر خود واجب مىشمارد، تكاليف و مسئوليتهاى اجتماعى را نيز بر خود واجب مىداند؛ زيرا همين خالق، او را مقابل افراد اجتماع نيز مسئول و مكلف دانسته است تا براى اطاعت از پروردگار خود، به وظايفى كه مقابل بندگان خدا دارد، عمل كند.
حضرت على(ع) در يكى از خطبههاى نهج البلاغه درباره رابطه حقالله با حقالناس فرمود:
خداوند، حرمت مسلمان را از هر حرمتى برتر دانسته و حقوق مسلمانان را به اخلاص و يكتاپرستى پيوند داده است. پس مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند. مگر پاى