30 برخيزد و احوالى پيش آيد كه ضعف و بدخويى و عاجزى خويش را بشناسد، و چون علت، باز يابد به علاج مشغول تواند شد. 1
چهار - نزديكى به خدا
دامنهنشينان حج، از دستاوردهاى حج، به «در آمدن به بهشت» بسنده مىكنند، و از خدا تنها بهشت او را مىخواهند، اما قلّهنشينان حج، پاى از بهشت، فراتر مىبرند و دل بر قرب و وصال بهشتآفرين مىنهند و از خدا، جمال و ديدارش را تمنا مىكنند.
گل عذارى ز گلستان جهان ما را بس
زين چمن سايه آن سرو روان ما را بس
از در خويش خدايا به بهشتم مفرست
كه سر كوى تو از كون و مكان ما را بس 2
آيت الله جوادى آملى مىگويد:
همانگونه كه حج براى خدا و وجوب آن از طرف اوست، انجام آن نيز بايد «لله» باشد. اگر كسى به قصد سياحت، تجارت و مانند آن حج كرد، چنين حجى از آنجا كه سير الى الله نيست، سرّى ندارد؛ چرا كه مهمترين حج، سير الى الله است. چنانكه در بعضى از روايات، آيه كريمه فَفِرُّوا إِلَى اللّٰهِ ؛ [پس بهسوى خدا فرار كنيد]. (ذاريات:50) بر حج تطبيق شده است.
سفر حج، فرار از غير خدا بهسوى خداست. و فرار بهسوى خدا بدين معناست كه انسان، ماسوى الله را ترك كرده، خدا را طلب كند. خلاصه اينكه يكى از اسرار حج آن است كه انسان از غير خدا بريده، بهسوى خدا هجرت كند تا به لقاى او برسد. 3
پنج - رواندرمانى حج
امروزه روانشناسى و رواندرمانى به عنوان يكى از دانشهاى بشرى، گسترش بسيار