31 يافته و در كانون توجّه فراوان قرار گرفته است. بىترديد در اين مسير، هرگز نمىتوان از نقش دين و آموزههاى آن، در پالايش روان از آسيبها و آفتها غافل بود. خوشبختانه در روزگار ما، به دين و كاركردهاى روانشناسانه آن، اهتمام ويژهاى شده و در اينباره كتابها و مقالههاى بسيارى نوشته شده است. در اين ميان، فريضه حج به عنوان بخشى از آموزههاى دينى، از منظر روانشناسى آن و نيز تأثير آن از حيث رواندرمانى بررسى شده است.
«حج از نظر روانى داراى فوايد مهمى است؛ زيرا زيارت خانه خدا در مكه مكرمه و زيارت مسجد و قبر رسول خدا(ص) در مدينه منوره و نيز زيارت منازل وحى و اماكنى كه يادآور فداكارىهاى مسلمانان صدر اسلام است، به مسلمانان، چنان نيروى روحى عظيمى مىبخشد كه گرفتارىها و ناخوشىهاى زندگى را از يادشان مىبرد و آنان را از احساس خوشبختى و آرامش و امنيت سرشار مىسازد.
همانا، حج پذيرفته شده، موجب آمرزش گناهان است و حجگزار، با دلى شاد و لبريز از احساس امنيت و آرامش و خاطرى آسوده از حج بازمىگردد». 1
«در اين اماكن آكنده از روحانيت و معنويت و احساسات سرشار عاطفى، رابطه انسان با پروردگارش نزديكتر مىشود و در نتيجه، انسان از حالتهاى عرفانى و نفحات روحانى لبريز مىشود و اين حالات، وجود او را از شادى و خوشبختى مىآكند. در حج، انسان از نفرت يا كينه يا حسادت رهايى مىيابد و روان او درمان مىپذيرد. حجگزار اميدوار است كه خداوند حج او را بپذيرد و دعايش را مستجاب كند، بنابراين؛ در حالى از حج باز مىگردد كه از احساس گناه و رنجهاى اضطراب، خلاصى يافته و به آرامش و سلامت روان دست يافته است». 2