146
[مجموعه اشعار]
چراغ راه رستگارى
سلام من به ديارى كه قبلۀ دلهاست ديار خاطرهاى جاودانه پابرجاست
ديار آينههاى هميشه نورانى حريم عشق و ولايت، حريم پاك خداست
غدير، چشمۀ جوشانِ عدل مولايى است غدير، گسترۀ بىنهايت درياست
به نام سبز محمّد، معطّر است اينجا بيا كه قبلۀ حاجات عاشقان، اينجاست
غدير، آينۀ سبز باور هستى است غدير، وسعت سبز بهشت را معناست
على كه آينهدار هميشۀ عشق است على كه مظهر ذات خداى بىهمتاست
على يگانه به عدل و على يگانه به عشق على يگانه به مهر و يگانه در دنياست
امير مسند آزادگى، يدالله است على تمام كرامت، على تمام سخاست
بيا به راه ولايت، كه عاشقى اين است على چراغ ره سبز رستگارى ماست
نسترن قدرتى