41زد و آنها وى را بر خود ترجيح دادند. روز سوم، اسيرى به در خانه آنها آمد و همانند دو روز گذشته، غذاى خود را به او دادند. بامدادان، على(ع) دست حسن و حسين(عليهما السلام) را گرفت و همگى نزد رسولخدا(ص) رفتند. پيامبر ديد كه آنان از شدت گرسنگى همچون جوجه بر خود مىلرزند. به همين خاطر به آنان فرمود: «چه تلخ است كه شما را اينگونه مىبينم!». پيامبر برخاست و همراه آنها به راه افتاد. هنگامى كه به خانه على(ع) رسيد، فاطمه(عليها السلام) را در محراب عبادت ديد درحالىكه شكم و پشتش به هم چسبيده و چشمانش گود افتاده بود. پيامبر از ديدن اين صحنه، اندوهگين گشت. در اين هنگام جبرئيل فرود آمد و گفت: «اى محمد! اين آيات را بگير. خداوند به خاطر اين اهلبيت به تو تبريك مىگويد». در اين هنگام، جبرئيل سوره انسان را براى پيامبر تلاوت كرد. 1
«ثعلبى» اين داستان را به صورت مشروح 2، و «ابناثير» نيز آن را به صورت خلاصه 3 نقل كردهاند. «حاكم حسكانى» نيز با طُرُق فراوان، داستان مذكور را از قول سه تن از اصحاب، نقل كرده 4، و «سبط ابنجوزى» هم ضمن نقل اين داستان، آن را صحيح دانسته، و در مقام پاسخگويى به جدش «ابوالفرج بن جوزى» برآمده است. 5
4. آيه ولايت
(إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ) (مائده: 55)