175
عزيمت به جانب سامرّاء
يكشنبه هفدهم ربيعالاول از كنار دجله، به عزم عتبهبوسى جوادين8 روانه شديم. از ميان بازار كاظمين در خارج آبادى از طرف شمال به باغ مقربالخاقان پياده شدم. بعد از ظهر به آستانۀ مقدسۀ كاظمين مشرف گرديدم. آنجا كه ما منزل كرده بوديم كه طرف شمال شط است، از دروازۀ بغداد الى سُرّ من رأى (سامراء) آنچه مزارع و آبادى در كنار دجله است، كرّاده مىنامند؛ يعنى خالصه سواى سه قريه كه اسم مخصوص دارد.
چهارشنبه بيستوهشتم ربيعالاول نماز صبح را خوانده، آقا محمدابراهيم ارباب اصفهانى و جمعى از اهالى سامره استقبال نمودند. مدير آنجا پياده و تا خارج شهر آمده بود. با او تعارض نموده و سواره به منزل جناب شيخ عبدالحسين رفتم. بعد از غسل زيارت شرفياب حرم مطهر امامين الهمامين عسكريّين8 شده، از آنجا به سرداب سلطان عصر قائم آل محمد روحنا و ارواح العالمين فداه مشرف گرديده، در خدمت جناب مستطاب شيخ عبدالحسين سلمه الله تعالى به منزل آمديم.
عضدالملك شهر سامراء را چنين توصيف مىكند:
امّا سُرّ رأى قلعهاش از قلعۀ مباركۀ نجف اشرف اندكى كوچكتر است و خانههايش ثلث و خانوارش تخميناً چهارصد و بازارش هيچ الّا دو سه دكّان بقّالى. درب صحن كوچك دارد. مردمش تمام سنّى هستند. دو خانوار شيعه آنجاست. امّا صحن مقدّس و حرم مطهر عسكريّين را كه احمدخان دنبلى ساخته، بسيار