129
روايات وارده در خصوص مقامها
رواياتى كه مىتوان از آنها به وجود مقامهايى در مسجد كوفه پى برد، چند روايت را شامل مىشود. بيان همۀ آنها كه گاه بيش از يك يا دو صفحه را در بر مىگيرد، خارج از مجال اين مقال مىباشد؛ از اين رو تنها به ترجمه بخشى از آنها كه در ارتباط با اصل موضوع بحث مىباشد - با حذف سلسله راويان و مطالب تكرارى - بسنده مىكنيم:
روايت اول
مفضل بن عمر گويد:
آنگاه كه امام صادق (عليه السلام) براى ديدار ابوالعباس سفاح (نخستين خليفه عباسى) به كوفه آمد، من نيز در ركاب آن حضرت بودم. همين كه به محلۀ كناسه رسيديم، فرمود:
در اينجا بود كه عمويم زيد - رحمهالله - را به دار زدند. سپس به طاق روغنفروشان كه آخر بازار سرّاجها بود رسيد؛ از مركب پياده شد و به من فرمود: فرود آى! اين مكان قديمى مسجد كوفه است كه آدم (عليه السلام) طرح آن را ريخت. من خوش ندارم كه سواره بدان وارد شوم.
عرض كردم: پس چه كسى آن طرح را بر هم زد؟ فرمود: نخست طوفان زمان نوح (عليه السلام) ، سپس اصحاب كسرى (پادشاه ايران) ، سپس نعمان بن منذر و زياد بن ابىسفيان.
عرض كردم: مگر كوفه و مسجدش در زمان نوح بوده است؟ فرمود: آرى اى مفضل! خانه نوح و قوم او در قريهاى در كنار فرات بوده و آن قريه در سمت غرب كوفه قرار داشته است، و نوح مردى بود نجّار. خداى عزوجل او را به پيغمبرى برگزيد. نوح (عليه السلام) نخستين كسى بود كه كشتى ساخت تا روى آب حركت كند. نوح نُهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود به سر برد و در اين مدت آنان را به سوى خداى عزوجل دعوت كرد. آنان حضرت نوح (عليه السلام) را به ريشخند و مسخره گرفتند. نوح (عليه السلام) كه چنان ديد، بر آنان نفرين كرده و گفت: «پروردگارا! از اين كافران، كسى را روى زمين باقى مگذار؛ زيرا بندگانت را گمراه كنند و جز نسلى بدكار و كافر توليد نكنند.» 1پس خداى متعال به نوح (عليه السلام) وحى كرد كه يك كشتى بساز و آن را وسيع و پهناور كن و در ساختن آن شتاب كن. نوح (عليه السلام) به دست خود در مسجد كوفه كشتى را ساخت و چوب آن را از راه دورى آورد تا از ساختن آن فارغ شد.