126عبور و مرور امنيتى و براى خزانهدارى و حفاظت از اموال مسلمانان استفاده مىكردند. گويند خليفه دوم درباره وسعت مسجد جامع كوفه به سعد دستور داد كه مساحت مسجد را متناسب با تعداد سپاهيان قرار دهد. از اين رو، سعد آن را براى گنجايش چهل هزار نفر بنيان نهاد. واليان بعدى كوفه در زمان معاويه كه مغيره بن شعبه و زياد بن ابيه بودند، مساحت مسجد را براى گنجايش شصت هزار نفر افزايش دادند. 1
در ابتدا زمين مسجد، خاكى بود و مردم هنگامى كه در حال نماز از مسجد برمىخاستند، دستهاى خاكآلود خود را به هم زده و تميز مىكردند. زياد گفت: بيم آن دارم دست تكان دادن چنان رواج يابد كه با گذشت زمان، مردم آن را از سنّتهاى نماز بشمارند. پس دستور داد تا صحن مسجد را شنهاى يكسان بريزند. انواع سنگريزهها آوردند، اما مطلوب واقع نشد تا آخر يكى را پسنديدند و صحن مسجد را با آن پوشاندند. پيمانكاران شنريزى از اين راه ثروت سرشارى به دست آوردند؛ چنانكه اين ضربالمثل درست شد: حكومت چه زيباست؛ هر چند بر سنگ باشد. 2
ابنجبير كه در سال 580 هجرى ديدارى از شهر كوفه داشته، در سفرنامه خود چنين مىنويسد:
مسجد جامع كهنه در انتهاى شرقى شهر است و از سوى قبله پنج رواق و در ديگر جوانب، هر يك دو رواق دارد و اين رواقها را ستونهاى سنگى سخت تراش خوردهاى است كه قطعه قطعه بر روى هم نهاده شده و با سرب به هم پيوسته است. . . اين ستونها را بسيار بلند افراشته و به سقف پيوستهاند؛ چنانكه ديدگان از فزونى بلنداى آن به حيرت مىافتد و من در زمين، مسجدى با ستونهاى بلندتر و سقف افراشتهتر از آن مسجد نديدم. 3
مسجد كوفه با وجود مرمتها و تغييراتى كه بعدها داشته، شكل نخستين خود را تاكنون نگه داشته؛ جز اينكه اخيراً صحن و شبستانها را با سنگهاى سفيد گرانيت پوشاندهاند و بر نماسازى آن افزودهاند.
مقامها و محرابهاى مسجد كوفه در آينه تاريخ و روايات
در مسجد كوفه، مكانهايى مشخص است كه اختصاص به برخى از پيامبران و امامان معصوم (عليهم السلام) دارد. كتب ادعيه آدابى را در زيارت آن مكانها برشمردهاند كه نماز مستحب و