98عبدالوهاب» به توحيد دعوت مىكرد، اما توحيد غلطى كه او مىگفت) . هركس مىپذيرفت، خون و مالش سالم مىماند؛ وگرنه مانند كفار حربى حلال و مباح بود) . جنگهايى كه وهابيان در نجد و خارج آن، مانند: يمن، حجاز، اطراف سوريه و عراق مىكردند، بر همين پايه بود) . هر شهرى كه با جنگ و غلبه به آن دست مىيافتند، برايشان حلال بود) . اگر مىتوانستند آن را جزو متصرفات و املاك خود قرار داده، وگرنه به غنيمتهايى كه به دستآورده بودند اكتفا مىكردند. 1
هجوم وهابيان به كربلا
پس از درگذشت محمد بن عبدالوهاب، پيروانش نيز روش او را ادامه دادند و به شهرهاى مذهبى هجوم برده و مال و جان و ناموس ساكنان و زائران اماكن متبركه را حلال و مباح دانسته و افراد بسيارى را به خاك و خون كشيدند) . آنها علاوه بر سرزمين حجاز و مكه مكرمه و مدينه منوره، به شهرهاى مقدس عراق حملهور شده و به قتل و غارت پرداختند) . بر پايه آنچه در تاريخ وهابيانآمده، آنها چندين بار به عتبات عاليات از جمله به كربلا حمله بردهاند كه به شرح اين حملات مىپردازيم.
حمله وهابيان به عراق از سال 1214 ق با حمله به نجف اشرف آغاز شد؛ اما اعراب قبيله خزعل جلوى آنها را گرفته و سيصد تن از آنان را كشتند. 2
سعود بن عبدالعزيز به دستور پدرش در سال 1216 ق براى نخستين بار به سوى كربلا لشكر كشيد) . وى با نيروهاى بسيارى از مردم نجد، عشاير حجاز و تهامه و نواحى ديگر به قصد عراق حركت كرد و در ماه ذىقعده به شهر كربلا رسيد و آن را در محاصره گرفت) . وهابيان برج و باروى شهر را ويران كرده، با زور وارد شهر شدند و بيشتر مردم را در كوچه و بازار و خانهها كشتند و نزديك ظهر با اموال و غنايم فراوان، از شهر خارج شدند. آنگاه در نزديكى آبگير معروفى به نام «ابيض» گرد آمدند و غنيمتها را جمعآورى كرده، بيست درصد آن را براى سعود كنار گذاشتند و بقيه را به هر پياده يك سهم و به هر سواره دو سهم قسمت كردند.
«عثمان بن بشر» كه خود از نويسندگان وهابى و اهل نجد بوده، در توضيح اين ماجرا مىنويسد: