66
ابنادريس حلى
فخرالدين ابوعبدالله محمد بن احمد بن ادريس بن حسين بن قاسم بن عيسى حلّى عجلى، منسوب به «عجل بن لجيم» قبيلهاى از «بنىربيعه فرسى» است. 1در نسب ابنادريس روايات مختلف است. گاه به همين صورتى كه گفته شد، از او ياد كردهاند و گاه گفتهاند: محمد بن منصور بن ادريس عجلى ربعى حلّى 2و گاه محمد بن منصور بن احمد بن ادريس بن حسين بن قاسم بن عيسى ضبط شده است. 3
بنابر مشهورترين روايت، در 543 هجرى در حلّه به دنيا آمد. اطلاع چندانى از پدر بزرگوار و خاندان ايشان در دست نيست. 4البته رابطه نسبى ابن ادريس با شيخ طوسى كه جدّ مادرى وى گفته شده، بهانهاى براى چالش دو گروه به سر اين رابطه به وجود آورده است. عدهاى اين نسبت را درست دانسته و دسته ديگر با دلايل قاطع آن را نفى كرده و گفتهاند ابنادريس با اينكه بارها در كتابهايش از شيخ طوسى ياد كرده، اما هيچ كجا حتى اشارهاى به نسبت خود با ايشان ننموده است؛ علاوه بر اينكه بين ابنادريس و شيخ طوسى حدود 82 سال فاصله بوده است.
شهر حلّه در ايام ولادت ابنادريس در اوج شكوه علمى خود بود و مدارس علميه مملو از طلاب و علمايى بود كه از سرزمينهاى دور براى فراگيرى علوم دينى به آنجا مىآمدند. اما وضع سياسى آن روزگار، توأم با ناآرامى و آشفتگى بود؛ زيرا حكومت «مزيديه» كه از آغاز بر اين شهر فرمان مىراندند، درحال فروپاشى بود. مزيديه را امير صدقۀ بن منصور بن منصور بن دبيس بن على بن مزيد اسدى بنيان نهاد و شهر حله را مركز حكومت خود ساخت (495 ه / 1002 م) 5و با سياست نيكويى كه داشت، حيات علمى شهر حلّه عصر طلايى خويش را در آن دروان به تجربه نشست و با وجود انبوه عالمان و دانشاندوزان، در اوج قله دانايى و فرزانگى جاى گرفت.
امير على بن صدقه در 545 هجرى در حلّه از دنيا رفت و حكومت و صدارت مزيديه نيز به پايان رسيد و حلّه تحت حاكميت عباسيان درآمد و از آن پس، كارگزارانش را خلفاى عباسى تعيين مىكردند. 6