124هيت شهرى است در كنا فرات، بالاتر از انبار كه داراى نخلهاى فراوان و بركات زيادى بوده است، ياقوت حموى مختصات آن را 69 درجه طول غربى و 32 درجه و سه ربع درجه عرض جغرافيايى نوشته است. ابنحوقل از آبادانى آن سخن گفته و آنگونه كه از وصف آن در قرن هشتم هجرى برمىآيد، در اين زمان متجاوز از سى آبادى جزو توابع آن بوده است و انواع ميوههاى سردسيرى و گرمسيرى در آن به دست مىآمده است. «هيت» يكى از مناطق آباد و از پادگانهاى مهم حاشيه صحراى عربستان بود كه در زمان ساسانيان يكى از مراكز پنجگانهاى بود كه براى اقامت سفيرانى كه از خارج به دربار ايران مىآمدند، معين شده بود تا در آنجا هدف و مأموريت خود را براى نماينده دولت اعلام كنند. 1
آباى «عانات» در مجاورت هيت بود و رود فرات آن را دور مىزد و از آنجا به هيت و انبار مىرفت. دژ استوار عانات در آن زمان معروف بوده است. 2
به گفته ياقوت حموى، در آبادى «بوازيج» از توابع انبار گروهى از مُوالى زندگى مىكردند. اين ديار به هنگام يورش رزمندگان اسلام توسط جرير، فرزند عبدالله بجلى فتح شد. 3
«الحديثه» قريهاى كهن بود و در آن دو معبد و خانههايى از نصارا قرار داشت. «هرثمة بن اعين» بعد از مرزبندى اراضى موصل و اسكان اعراب در آن، به حديثه آمد و عدهاى از مسلمانان عرب را در آن مقيم ساخت. در سبب نامگذارىاش گفتهاند كه عدهاى از اهالى انبار در عصر حجاج بن يوسف ثقفى از ستم وى و والى او در اين شهر (ابن رفيل) به ستوه آمدند؛ پس ناگزير از انبار به حديثه رفتند و با همكارى اهالى اين ديار مسجدى ساختند و نامش را «حديثه» نهادند. 4حديثه در پنج فرسخى انبار قرار داشت وآب رودخانه فرات بر آن احاطه داشت. 5
موقعيت و اهميت
هنگامى كه از انبار نام برده مىشود، چندين موضع جغرافيايى در جهان اسلام مطرح مىشود كه يكى از آنها «انبار جوزجان» است؛ چنانكه ابنواضح يعقوبى مىگويد به مركز جوزجان، انبار گفته مىشود. 6ابنخردادبه مىنويسد:
انبار شهرى است در نزديكى بلخ و ناحيهاى از نواحى جوزجان و همچنين شهرى بر كناره فرات در غرب بغداد؛ ايرانيانآن را فيروز سابور مىنامند. 7