167بر نهروان (شهرى بين بغداد و واسط) و موضع مصاف على (ع) با خوارج افتاد. . . چهار فرسخ به سامرّه مانده بود كه گنبد روضه (مطهر) ، چون ميل سرمه، روشنىبخش ديدهمنتظران گشت. بعد نهروان تا سامره، زمين مرتفع، خاك و كنگر (علفى خودرو) با هم آميخته است، ]از اين جهت] متردّدين از باران متضرر نمىشوند. در عهد خلفا از بغداد تا سامره، تمام اين بيستوچهار فرسخ راه، يك شهر بوده كه خروس، بام به بام از آن سر بغداد تا سامره مىتوانست آمد؛ چنان چه الى الان (تاكنون) آثار عمارات شهر، چون آجرهاى پراكنده و خم شكسته و سفال و غيره در اين راه موجود است.
گنبد امام على الهادى (ع) بسيار مرتفع و محكمتر از گنبدهاى كربلا، نجف و كاظمين است، اما از تذهيب، تزيين و حُسن سليقه خالى است. اندرون آن صندوقى چوبين فراخ است كه آثار چهار قبر در آن مرئى است: يكى از ]آنِ] امام مذكور معروف به نقى (ع) ، دوم حسن عسكرى (ع) سيوم از نرجسخاتون مادر حضرت صاحب الزمان (عج) ، چهارم يكى از دختران امام هادى (ع) .
يك سمت (صحن آن) روضه، به فاصله يك تير پرتاب، در صحنى عليحده، سردابه سرّمنرأى است كه حضرت صاحبالزمان غيبت صغرى از آن موضع فرموده است. سردابه مذكور الى الآن به حال قديم است. دست تصرف بدو نرسيده و كسى بر آن چيزى نيفزوده؛ نهايتش اينكه بالاى آن، گنبدى به جهت محافظت ساخته بودند. پس از زيارت، عزم رجعت كردم. از كثرت بارندگى دو روز در دُجيل مقام كردم. 27 شوال باز به بغداد رسيدم. 1
عزيمت به جانب كربلا
بعد از آن كه يك هفته از زحمت آن سفر، در بغداد آسودم، احرام زيارت كربلا و نجف بر ميان جان بستم، به رفاقت مكارهاى كه چارواى (مركب) او را به كرايه گرفته بودم، چهارم ذيقعده روانه كربلا شدم. با آن كه راه ناامن و من غيرواقف (بىخبر) محض بودم، اين سفر از اول تا آخر به خير و خوشى و سهولت گذشت. برخلاف سفر سامره، به هر جا كه مىرسيدم، مردم اكرام مىكردند؛ چنانچه هنوز دو سه فرسخ از كاظمين بدان طرف نرفته بودم كه ملايى كه مفتى كربلا بود و از كاظمين به وطن مىرفت، بسيار گرمجوشى كرده، التماس نمود كه تمام راه مهمان او باشم و در كربلا به خانهاش فرودآيم. چون مقصود من جوار روضه