98نبودند. همۀ عالمان بزرگ اهلسنت، مانند بخارى، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، حاكم نيشابورى و بيهقى و همين طور كسانى كه در طبقۀ پس از آنها قرار مىگيرند، ايرانى هستند. 1
دليل دوم
تاريخ مىگويد، ايرانيان روزى كه اسلام آوردند، مذهب تسنن را پذيرفتند. بلاذرى در كتابش مىنويسد:
پرويز به ديلم رفت و چهار هزار نيرو آورد. اينان خدمه و خاصانش را تشكيل مىدادند. پس از وى نيز اينان همين منزلت را داشتند و در قادسيه با رستم شركت جستند. چون رستم كشته شد و مجوس شكست خوردند، كناره گرفتند و گفتند: «ما مانند اينان نيستيم و پناهگاهى نداريم و سابقۀ خوبى هم ميان اينان نداريم. بهتر اين است كه به دين آنها درآييم». پس كناره گرفتند. سعد گفت: «اينان را چه شده است»؟ مغيرة بن شعبه رفت و از آنان دربارۀ كارشان پرسيد و آنان موضوع را با او در ميان نهادند و گفتند: «ما به دين شما درمىآييم». مغيره نزد سعد بازگشت و او به آنها امان داد. آنان اسلام آوردند و در فتح مداين با سعد شركت جستند. آنان همچنين در فتح جلولا شركت كردند. سپس بازگشتند و همراه مسلمانان در كوفه سكونت گزيدند. 2
بنابراين آيا زمانى كه اسلام ايرانيان در آن روزگار هيچ تفاوتى با