39نقيبان بنىاسرائيل است. خداى متعال دربارۀ آنان مىفرمايد: «به يقين خداوند از بنىاسرائيل پيمان گرفت و ما دوازده نقيب را از ميان آنها مبعوث كرديم». 1
- اين روايتها فرض را بر اين گرفته است كه آنان تا هنگامى كه اسلام باقى باشد يا تا برپايى قيامت، باقى هستند. آن چنان كه مقتضى روايت مسلم است كه مىگويد: «اين امر از ميان نمىرود تا آنكه دوازده خليفه در ميان ايشان بيايند». روشنتر از آن روايت ديگرى است كه در همان باب آمده است و مىگويد: «اين امر همچنان در ميان قريش مىماند تا آن هنگامى كه دو تن از مردم باقى باشند».
اگر چنين برداشتى درست باشد، جز با مبناى اماميه - دربارۀ تعداد امامان و بقايشان و مورد اشاره قرار گرفتن آنها از سوى پيامبر(ص) - سازگار نيست. همچنين اين برداشت، با حديث ثقلين و بقاى آن دو (قرآن و عترت) تا وارد شدن بر پيامبر(ص) بر سر حوض هماهنگى بسيارى دارد.
البته درستى اين برداشت موقوف به اين است كه مقصود از باقى ماندن امر در ميان آنها، باقى ماندن امامت و خلافت به استحقاق باشد، نه به سلطۀ ظاهرى؛ زيرا خليفۀ شرعى قدرتش را از خداوند مىگيرد كه در چارچوب قدرت تشريعى است، نه تكوينى. بنابراين اين نوع سلطه، به مقتضاى مأموريت آنان، همچون يك تشريعكننده است و با اين مسئله كه سلطۀ خارجى در دست آنها نباشد و ديگران بر آنها سلطه داشته باشند،