100روستا فرود آمدند تا آنكه آن را گشودند و بر آن چيره گشتند و به آنجا انتقال يافتند و در آنجا سكونت گزيدند. پس از آن عموزادگانشان به آنها پيوستند و هفت روستا به وسيلۀ آنان به هفت محله تبديل گشت و به نام يكى از آنها كمندان ناميده شد. آنگاه برخى حروف آن افتاد و به زبان عربى قم خوانده شد. پيشگام اين برادران، عبدالله بن سعد بود. او فرزندى داشت كه در كوفه تربيت شده بود و مذهب امامى داشت. او از كوفه به قم انتقال يافت. هم او بود كه تشيع را به ساكنان آنجا انتقال داد و پس از آن هيچ سنى در آنجا يافت نمىگرديد. 1
آنچه گذشت، تحليل نظريه اول براساس عينك تاريخى بود. ولى دليل آن از لانه عنكبوت هم سستتر است؛ چون اگر ايرانيان مفهوم انتخاب و آزادى را نمىدانستند، اعراب هم نمىدانستند. اعرابى كه در صحرا زندگى فردى داشتند، آزادى را دوست داشتند و آن را تجربه مىكردند. اما عربى كه زندگى قبيلهاى داشت و زمام امورشان در دست شيخ قبيله بود و پس از مرگش نيز فرزندان وى يكى پس از ديگرى به جاى او مىنشستند، كجا معناى آزادى را مىدانست؟!
2. تحليل نظريه دوم
اين نظريه گرچه اعتراف دارد به اينكه تشيع، خاستگاه و منشأ عربى دارد، ولى مدعى است كه پس از گرايش ايرانيان به اسلام، رنگ ايرانى به