24همچنين ايشان در مذمّت كسانى كه در هر زمينهاى به خبر واحد عمل مىكنند، مىگويد:
مگر اهل سنّت و بزرگانشان را نمىبينى كه در اصول دين، مانند توحيد و عدل و نبوت و امامت، به خبر واحد استدلال مىكنند و نزد هر عاقلى روشن است كه خبر واحد در چنين موضوعاتى حجت و دليل نيست. 1
شيخ مرتضى انصارى (ره) (متوفاى 1281ه.ق) نيز مىگويد:
از ظاهر كلام شيخ طوسى در كتاب عدّة الاصول برمىآيد كه عدم جواز عمل به خبر واحد در اصول دين، اتفاقى و اجماعى است، فقط بعضى از غافلين از اهل حديث، غير از اين مىگويند.
از ظاهر قول سيد مرتضى كه در كتاب سرائر نقل شده نيز برمىآيد كه در اين مسئله هيچ اختلافى وجود ندارد. 2
شهيد ثانى (ره) (متوفاى 966ه.ق) در كتاب «المقاصد العلية» بعد از بيان اينكه معرفت و شناخت جزئيات برزخ و معاد لازم و واجب نيست، مىگويد:
و اما رواياتى كه از پيامبر (ص) دراينباره (جزئيات برزخ و معاد) و بهصورت خبر واحد به ما رسيده، تصديق و عمل بر طبق آنها واجب نيست. هرچند سند آنها صحيح باشد؛ زيرا خبر واحد، ظنآور است و مفيد يقين نيست و در جواز عمل به خبر واحد در احكام شرعيۀ ظنيه اختلاف شده؛ تا چه رسد به احكام اعتقاديۀ يقينيه. 3
بنابراين، آنچه اعتقاد به آن واجب است، از سه طريق حاصل مىشود:
الف) ظاهر قرآن مجيد؛