131 درختان از دل سنگ روييدهاند. در اطراف آن، كوههاى صلاهيج به چشم مىخورد كه موجودى جز بز كوهى در آن زندگى نمىكند.
لقف و مجاح بخشى از اين سرزمين مىباشد كه امروز از هر دو آنها عبور مىكنيم. در اين سرزمين گياهانى كه مورد استفاده چهارپايان باشد، نمىرويد. زمانى كه باران ببارد، عمده گياهانى كه در آن مىرويد، عبارت است از البروق و ألقرمل كه هر دو از گياهان مضرّ و خطرناك براى چهارپايان هستند. تنها درخت السمر كه در اينجا زياد مىرويد، براى بز و گوسفند مفيد است و در كوههاى اين سرزمين هم القتاد مىرويد؛ درختى بيابانى كه نسبت به ساير گياهان بيابان نفع چندانى ندارد. گاهى از البروق استفاده طبى مىكنند و بذر آن را با دانه العجوه مخلوط كرده و مىخورند و گفتهاند كه حرارت معده را كاهش مىدهد.
مردمى باصفا و خوب
مردم اين سرزمين بهطور ذاتى داراى قلبهايى باصفا و روشن هستند. دروغ نمىگويند و شخص غريب را مسخره نمىكنند و بدون ناراحتى و زحمت با انسان صحبت مىكنند. من به بيشتر كشورهاى عربى سفر كردهام. بيشتر اهالى اين سرزمينها از ارائه دانستههاى خود، بخل مىورزند و چه بسا اسامى شهرها و روستاهاى خود را مخفى نگه مىدارند يا براى مسخره كردن و حقير شمردن و بىاعتنايى به مسافر، بهصورت نادرست آن را بيان مىكنند. اما مردم اين سرزمين هيچ كدام از اين صفات را ندارند و همكارى و نوعدوستى در آنها به چشم مىخورد و معلومات خود را با روى باز در اختيار ديگران قرار مىدهند.
اول صبح به سياهچادرى رسيدم كه كسى جز يك زن در آن نبود. راه چاه مبيريك را از او پرسيدم. گفت:
اگر همينطور در وادى پيش بروى، بعد از مسافت كمى به چاه مبيريك مىرسى. در آنجا وادى به دو ناحيه تقسيم مىشود: وادى الفرع در راست و