113كه يكى دهكدهاى تاريخى است كه آثار ويرانههاى آن در اطراف مدينه وجود دارد. و ديگرى يكى از منزلگاههاى مرالظهران است كه در ابتداى آن قرار دارد.
در مرّ عنيب مناطق آبادِ وسيع بسيارى وجود دارد. يكى از اين مناطق، وادى حجر مىباشد كه به السَائِرة معروف است. اين وادى داراى چشمهها و دهكدهها و نخلستانهاى بسيارى است كه در صد كيلومترى شرق رابغ قرار دارد. وادى خَضِرَة نيز از سمت شرق در امتداد وادى حجر گسترده شده و داراى آبهاى جارى و نخلستانهاى بسيارى است. اين دو وادى به اضافه الاكحل، متعلق به قبيله حرب مىباشد. اما بين حجر و رابغ وادىهايى وجود دارد كه از حيث آبادانى به اين دو وادى نمىرسد؛ مانند وادى نِدا، تِمَاية، النُوَيبِع. اين وادىها متعلق به قبيله البلاديه است و هر جا در اشعار كثيره عزه سخن از مرّ آمده، منظور همين مرّ است.
آسمان وادى مرّ را در طول سال، حتى در دوران خشكسالى، همواره ابرهايى سنگين پوشانده است. چشمههاى بسيارى در اين وادى جارى است؛ از جمله مُغَيْنِيَه و الحَكّاك (عينان) و چشمههاى ديگر و كشتزارهايى با آبيارى از طريق چاه، در آن وجود دارد. همه اينها متعلق به قبيله البلاديه مىباشد. اين وادى هر چه به شهر رابغ نزديكتر مىشود، وسيعتر شده و منابع آبى آن افزايش مىيابد. اما قابليت كشاورزى در آن نيست و بيشتر نخلهاى آن به صورت ديم از آبهايى كه از طريق سيلابها به آنها مىرسد، سيراب مىشوند.
الحَكّاك
پس از اندكى استراحت در كنار غدير خم، درحالىكه ساعت 2 بعد از ظهر بود، از جا برخاستم و جاده شمال، در طول وادى الظهر، حد فاصل بين دو سنگلاخ ذوبيان در شرق و سنگلاخ رمحه در غرب را در پيش گرفتم. ابرهاى انبوهى پهنه آسمان را فرا گرفته بود و مسير جاده از ميان انبوه درختان جنگلى