40پادشاه حشمونيه كردند. وى تا سال 4ق.م حاكم حشمونيه بود.
اما در جنوب سرزمين عربى، پادشاه وقت حميرى، «معد كرب يعفر» (415- 420م و به روايتى 425-430م) مسيحى بود. پادشاهان غسانى نيز مسيحى شده بودند؛ اما يكى از پادشاهان حميرى، به نام يوسف أسأر يثار (517 - 525م)، يهودى بود. كنار اين دين، مردم در بخشهايى از شرق جزيرةالعرب، مجوسى بودند.
بنابراين، روشن مىشود كه دين يهود از اديان رايج جزيرةالعرب بوده است كه برخى از عربها به آن پايبند بودهاند. پيش از سخنگفتن درباره مهاجرت و سكونت يهوديان در خيبر، گفتنى است كه خيبر شهرى عربى است كه بطنهايى 1 از قبايل عرب ساكن در اين شهر يهودى بودند و با يهوديان خارج از جزيرةالعرب هيچ ارتباطى نداشتند. حمدالجاسر به اين مسئله اشاره كرده است و مىنويسد:
يهوديت در ميان پيشينيان، نام ويژه براى جنس بشرى نبوده است؛ بلكه براى كسى به كار مىرود كه اين صفت را داشته باشد؛ يعنى اينكه ممكن است يهوديت بر غير جنس يهوديان نيز اطلاق شود و منظور از آن، فردى باشد -از هر جنس و نژاد- كه دين يهود را پذيرفته است.... براى روشنشدن اين مطلب شايد بتوان به قبايلى از يمن اشاره كرد كه به شمال جزيرةالعرب مهاجرت كردند و در يثرب، فدك و خيبر ساكن شدند. آنان قبايل اصيل عرب بودند؛ اما دين يهوديت براى آنان امرى ثانوى بوده است.
برخى از مورخان مىنويسند كه يهوديان خيبر، از بنىاسرائيل نبودهاند