46آن كه وى سواد نوشتن داشته، گاهى از وى درخواست نوشتن نامه هم مىشده است: «شب را در آنجا حاجى جاسم با چند نفر سبزوارى حاجى آمدند كه صورت تلگرافى براى آنها بنويسم به ارض اقدس به جهت گرفتن تذكره راه براى آنها». جمعى كه به تدريج از باكو به بعد بعضى از حجاج در اطراف وى هستند، ايرانيانى هستند كه از شهرهاى مختلف آمدهاند و علاقه مند هستند تا از وى به عنوان روحانى استفاده كنند: «اين حاجىهايى كه جمع شدهاند بعضى از اهل سبزوار و دهات سبزوارند، و بعضى از اهل نيشابور و دهات آن، و بعضى تركند، مردمان مقدّسى هستند، و بعضى از اهل مازندراناند. تركها اظهار وثوقى به حقير مىكنند. متصل مىآيند مسأله مىپرسند از مناسك حج و غيرها سؤال مىكنند. مىخواهند نماز جماعت كنند، من قبول نكردهام».
ديد و بازديدهاى متقابل افراد از يكديگر نيز يكى از كارهاى جارى آنها بوده كه در مواقع مختلف صورت مىگرفته و مؤلف به خصوص در اين موارد سعى كرده اسامى زيادى را بيان كرده آنان را به ما بشناساند.
هر كجا هم فرصتى مىشده، به خصوص در كشتى، مراسم روضه خوانى برقرار مىشده است، اقدامى هم ثواب داشته و هم زمينه ديد و بازديد و همراهى جمعى را در پى داشته است: «دو شب است كه در كشتى، تركها و رشتىها روضهخوانى مىكنند. ديشب از حقير وعده خواستند، رفتم خيلى احترام كردند. سيدى ترك از اهل اردبيل روضه تركى و كمى فارسى خواند. بسيار خوش حالت خواند. آدم خوبى است. زياد اظهار ميل به حقير كرد و امروز به اتفاق حاجى محمد ترك آمد ديدن. آدم فهيم معقولى است. آخوندى هم از اهل دهات نيشابور روضه خواند. آن هم بد نخواند».
مسير حج و وسايل سفر
مسيرى كه زائر ما طى كرده در مجموع، متفاوت با همه مسيرهاست. وى از اصفهان عازم كوهپايه و انارك شده از آنجا به چوپانان و جَندق در ميانه كوير رفته و سپس عازم سبزوار و نيشابور تا مشهد شده و از آنجا به قوچان و عشق آباد رفته، از