45فرصت، سخن گفتن در اين باره را ترك نمىكند.
كارهاى حاشيهاى سفر
نويسنده ما كارهاى روزانه خود را كه حركت و خورد و خوراك است به تفصيل بيان كرده است. نمونه اين كارهاى روزانه و عادى اين است: «اول وقت وضو داشتم. همينكه سرمنزل قرار گرفت، قبله را معين كرده نماز كردم. بعد سماور را آتش كرده، طبخ چاى كردند. چاى خورديم وغليان متعدد كشيديم و يك جزو قرآن خواندم و شب هم به راحت تا سحر خوابيديم.»
اما جز اين، عبادات اوست كه از نماز تا خواندن و قرآن هم مرتب ياد مىشود. به جز اينها گهگاه فرصتهايى براى مطالعه كتاب دارد كه طبعا به دليل آن كه كتاب زيادى در اختيارش نبوده، مواردش زياد نيست. در جايى در مشهد مىنويسد: «اين اوقات هر وقت موفق مىشدم مطالعه كتاب حجّ الواضحه آقاى مرحوم - اعلى الله مقامه - كه در اصول است مىكردم. بسيار بسيار حظّ از مطالب منيفه او مىكردم. عجالتاًٌ هم با خود مىبرم كه اگر خدا بخواهد و توفيق دهد و مجالى باشد باز به شرف مطالعه او فايز شوم». در اسكندريه كتاب نورالابصار شبلنجى را كه به تازگى چاپ شده بوده خريدارى كرده است :«كتابى، وقتىكه مىخواستم از اسكندريه بيرون آيم، عرب كتابفروشى آورد. خريدم به دو هزار و پنج شاهى به پول خودمان، تأليف سيد مؤمن شبلنجى كه اهل همين شبلنجه باشد، چون از فضايل اهل بيت - عليهمالسّلام - در آن مندرج بود. دوست داشتم كه بخرم كه از كلام اعداء استشهاد در وقت حاجت بهتر است». بعدها كه در باره اسكندريه و درياى مديترانه مطلبى مىنويسد از كتابى كه در اسكندريه آن را خريده مطلبى نقل مىكند: «در آن كتابى كه در اسكندريه خريديم كه تأليف يكى از عامه است، ديدم نوشته است كه...».
از زمان سفر از اصفهان تا مشهد، چند بار در مساجد در طول راه منبر رفته يا حتى مجلس درس داشته كه موارد آن را ياد كرده است. در راه حج نيز گاه در مجلس روضهاى شركت كرده و احيانا پاسخ پرسشهاى فقهى افراد ديگر را مىدهد. از