25نگارش سفرنامه مشهد در روز چهارشنبه 2 شوال 1315 ق تمام شده است.
مدت اقامت وى در مشهد نزديك به دو ماه بوده است، به طورى كه نوشته است: «تا حال دو ماه سه چهار روز كم است كه به منّت الهى در اين ارض قدس مشرفيم و اگر خدا بخواهد همين دو روزه از سمت عشقآباد، عزيمت سفر بيتالله الحرام را داريم».
اين سفرنامه در مقايسه با سفرنامههاى ديگر ايرانى و شيعى اين امتياز را دارد كه نويسنده طى آن مرقد يازده امام را نيز زيارت كرده است. آغاز آن از اصفهان به سمت مشهد، از راه كوهپايه، انارك، جندق، كوير، سبزوار به مشهد منتهى شده و پس از آن، به قصد حج، از مسير عشق آباد به باكو و از آنجا به استانبول، اسكندريه، سوئز، جده، و پس از زيارت حرمين، از راه جبل، به عتبات آمده و سپس از طريق قصرشيرين وارد ايران شده و با عبور از شهرهاى مختلف وارد اصفهان شده است. بدين ترتيب كتاب حاضر، همزمان، سفرنامه مشهد، حج، و عتبات است و از اين جهت اثرى متفاوت به شمار مىآيد.
يكى از ويژگىهاى اصلى اين سفرنامه تمركز همزمان روى مسائل شخصى است كه خود بيانگر بسيارى از مسائل اقتصادى و اجتماعى است، و در عين حال روى مسائلى چون بيان آثار تاريخى، و همين طور آگاهىهاى جغرافيايى و شهرى كه هر كدام سرجاى خود قابل استفاده است و به صورت كلى، جُنگى از اطلاعات در زمينههاى مختلف مىباشد. بخش شخصى اين سفرنامه عمدتا شامل حركت در مسير، اقامت براى استراحت، نماز خواندن، خريد و خوراك، حمام رفتن و تمامى نكاتى است كه مربوط به زندگى خصوصى نويسنده مىشود. به همين دليل است كه صدها بار بحث از كشيدن قليان يا طبخ پلو، يا تاس كباب، يا ماست و غيره و غيره شده و به هيچ روى نويسنده كه هدفش دقيقا بيان همين نكات بوده، از نوشتن آنها باز نمىماند. به عبارت ديگر، اين متن، دستورالعملى دقيق همراه ذكر جزئياتى است كه مىتواند براى كسانى كه قصد اين سفر را دارند يا به تجربههاى آن نيازمند هستند، سودمند باشد.