44با اين توضيح روشن شد: اينگونه نيست كه هر چه را كه اسم عبادت بر آن گذاشتند، اگر براى غير خدا انجام شد، موجب كفر و شرك گردد و حرام باشد، مگر اينكه شارع مقدس بر حرمت آن تصريح كند؛ مانند سجدۀ بر ماه و خورشيد، كه در قرآن آن را نهى كرده است و مانند سجدۀ بر غير خدا، كه به اجماع تمام مسلمانان حرام است. پس اينگونه نيست كه هر اطاعت و خضوعى در برابر ديگران، عبادت محسوب شود، به فرض در معناى لغوى عبادت به شمار آيد. عبادت لغوى موجب شرك و كفر نيست بلكه عبادتى موجب شرك و كفر مىشود كه خود شارع آن را بيان كرده باشد.
پس اگر نهيى در مورد عبادت غير خدا آمد، در مواردى كه حرمت آن معلوم و مسلّم باشد، حكم به حرمت داده مىشود و در موارد ديگر كه مسلم نيست، حكم به حرمت آن جايز نيست؛ مانند دست بر سينه گذاشتن و در مقابل كسى خم شدن. دست بلند كردن ارتشيان براى احترام مافوق، كلاه بر داشتن فرنگىها به عنوان تعظيم و تكريم و... با اينكه تمام موارد ياد شده اطاعت و خضوع در برابر غير خداست، اما هيچكدام از اينها عبادت ناميده نمىشوند و چون دليل قطعى بر حرمت آنها نداريم، لذا آنها را حرام نمىدانيم. هر چند از نظر لغت هر نوع اطاعت و خضوعى عبادت محسوب شود.