26غافل شود.
كوتاه سخن آنكه: شخص منصف و باتقوا هيچگاه به ظواهر آيات و روايات اهلبيت عليهم السلام تمسك نمىكند، مگر اينكه قبل از تمسك به آنها، كاملاً بررسى كند و مطمئن شود، دليلى از عقل يا نقل يا اجماع برخلافش نيست و در فهم معناى آن مطمئن باشد، تنها در اين صورت آن را براى خود حجت قرار مىدهد و در صورت داشتن احتمال خلاف، به آن استدلال نمىكند.
امر سوم: قرآن و حقيقت و مجاز و ...
قرآن و روايات، كه اصيلترين منابع احكام اسلاماند، به زبان عربى مىباشند. زبان عرب نيز مانند همۀ زبانهاى دنيا داراى كلمات حقيقى و مجازى و غير آن است. اگر لفظ را در همان معنايى كه براى آن وضع شده استعمال كنند، آن را معناى «حقيقى» مىگويند و هرگاه آن را در غير معنايى كه براى آن وضع شده استعمال كنند، به آن معناى «مجازى» گفته مىشود؛ مانند: «رَأَيتُ أَسَداً فِي الْحَمام» ؛ «شيرى را در حمام ديدم.» منظور از واژۀ اسد در اينجا، معناى حقيقى (يعنى شير درنده) نيست، بلكه معناى مجازى آن اراده شده كه منظور، مرد شجاع است. اينگونه استعمالات مجازى در كلام عرب فراوان است و چون زبان قرآن و اخبار عربى است، استعمال مجاز در آنها فراوان