52پذيرش خبر واحد، شرايط سختى را، علاوه بر عادل و ضابط بودن راوى قائلند؛ از جمله اين كه:
- راوى خودش به روايت عمل كرده باشد.
- علاوه بر ضبط متن محتواى آن را فهميده و درك كرده باشد.
- روايت از امور مورد ابتلا و عامّ البلوى نباشد.
آنها روايات خلفاى اربعه را مىپذيرند، ولى روايات افرادى چون ابوهريره را كه معروف در فقه و درك مدلول روايت نيستند، رد مىكنند، مگر اين كه موافق قياس باشد. 13. قول صحابى: در صورت فقدان نص و نبودن كتاب و سنت نبوى، اگر حكمى مورد اجماع و اتفاق صحابه بود، اعتبار دارد. 24. قياس: در صورت فقدان نص و نبودن قول صحابى، به قياس تمسك مىشود.
اصولىها، قياس فقهى (تمثيل منطقى) را چنين تعريف مىكنند: «إلحاق أمرٍ غير منصوص عَلىٰ حكمه، بِأمر آخر منصوص على حكمه لعلّه جامعة بينهما». بحث دربارۀ حجيّت قياس، از مباحث پر دامنه، از صدر اسلام بوده است. در حالىكه حنفيه آنقدر شعاع دايرۀ حجيت قياس را توسعه مىدهند كه در مواردى حتى آن را بر خبر واحد نيز مقدم مىدارند و برخى از آنها صرف شباهت در اوصاف را كافى براى قياس حكمى به حكم ديگر مىدانند.
در مقابل، گروهى مانند ظاهريه آن را معتبر نمىدانند. برخى از معتزله و علمايى مانند ابن حزم آن را موجب تناقض در احكام و برافروخته شدن آتش اختلاف در امت اسلامى تلقى مىكنند. از نظر خاصه نيز قياس حجيت ندارد و عمل به قياس مورد نهى شديد اهل